حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه وتوسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی میرداماد

روضه وتوسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی میرداماد

"يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ"

السّلامُ عَلیکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه

ای پسرِ اولِ شیرِ خدا
ای به حسین ابن علی مُقتدا

تَجسُّم جمالِ سِرُّ و عَلم
کریم آلِ فاطمه یا حسن

مدح تو شد زینتِ لوح‌وقلم
بین امامان به کِرامت عَلم 

*از ابی عبدالله پرسیدن "ـ لمّا سُئلَ عنِ الكَرَم"آقا کرم چیه؟حضرت فرمودن: "الِابْتِدَاءُ بِالْعَطِيَّةِ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ"یعنی قبل از اینکه چیزی ازت بخوان عطا کنی. آقا امام حسن آقای کرمه..خودش خدای کرم بود، خونش تو رگ بچه هاش هم جاریه، قبل از اینکه حسین بگه، این دو تا آقا زاده چه کردند کربلا. عبدالله ابن حسن وقایم ابن الحسن‌ جوری کشته شدن که هیچ‌ کس کشته نشد....* 

سلام بر تیغِ شرر بار تو
جنگ جَمل شاهد پیکارِ تو

دستِ تو دستِ علی مرتضی ست
اشاره ی چَشم تو‌ خیبر گشاست
 
علی تو زهرا تو، پیمبر تویی
وارثِ ذوالفقار حیدر تویی

ای که بقیعِ دلِ ما قبر توست
شجاعت برتر تو صبر توست

مثل باباش امیرالمؤمنین بود. می تونست دست به قبضه ی شمشیر ببره اما صبر کرد. با دینش دین خدا رو نگه داشت ...

تو پسر اصبر الصابرین
تو آسمان وحی در زمینی

 این عبارت فقط برا امام‌ِ مجتبی اومده،" أَشْهَدُ أَنَّكَ عِشْتَ مَظْلُوماً" بعضیا شهادتشون مظلومانه بود اما زندگیشون مظلومانه نبود. خودِ امیرالمؤمنین اول مظلوم عالم مگه نیست؟ ابی عبدالله مگه مصیبت ما اعظمها نیست؟ اما امیرالمؤمنین بیرون خونه اذیت میشد، سلامش رو‌جواب نمیدادن، در رارو به روش میبستن، حقش رو‌ می خوردن، بهش توهین می کردن اما میومد خونه یه فاطمه داشت.... قربونت برم عشت مظلوما مظلومانه زندگی کردی نه محرمت نه کس وکارت غریب غریب....

تو شهریارِ دست بسته دیدی
تو‌ گوشواره ی شکسته دیدی

تو شاهد شهادت مادری
تو‌وارث غریبی حیدری

*انقدر امام‌حسن‌ وامام‌حسین علیه السلام باهم درد ودل می کردن .. لحظه ی آخر عمر امام‌حسن وقتی سه نفر اومدن کنار بسترش، با محمد حنفیه حرف زد، با زینب کبری حرف زد، با برادرش ابی عبدالله حرف زد ..یه نگاه کرد دید حسین داره اشک‌ می ریزه."مَا يُبْكِيكَ یا أخا"چرا داری گریه می کنی ؟همه ی عالم یه روزی برا تو گریه می کنن. اونجا فرمود:"لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِاللهِ"اما صدا زد بردارم! عزیز دلم گریه نکن داداش، یه قسمتی از بلا مال من بود بقیّه بلا مال توعه.. امام‌ مجتبی شروع کرد با ابی عبدالله حرف زدن....*

غریب کوچه ها شدن با من
غریب کربلا شدن با تو

دیدن مادر روی خاک با من
شهید سر جدا شدن با تو

تو نبودی و دیدم روی خاکِ یه مادر
نیستم و تو‌ می بینی روی خاکِ یه خواهر

*من یه بار دیدم‌ مادرم رو‌ خاک افتاد، اما یه ساعتی میاد میبینی زینب بالای تَلِّ زینبیه هی میخوره زمین میگه: وا حسینا..*

 غریبِ در وطن شدن با من
شهید بی کفن شدن با تو

تو‌خونه دست و پا زدن با من
قتلگاه دست و پا زدن با تو 

*من تو خونه‌ دست‌ و پا میزنم‌ اما تو جلو چشم‌ سی هزار نفر دست و پا میزنی...*

من با خاطره های غم‌ِ فاطمه مُردم
غریبونه به دستت پسرام و‌ سپردم