نمایش جزئیات

روضه و توسل به رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۲به نفس استاد حاج منصور ارضی

روضه و توسل به رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۲به نفس استاد حاج منصور ارضی

قَبْرهُ فی قُلوبِ مَن والاهْ

در دلم غیر دوست جا نشود
رو به هرکس زدم مرا پس زد
هیچ جا کوی آشنا نشود

اشک اگر آبرو نگه دارد
راز من با تو برملا نشود

گریه کن همنشینِ معصوم است
تا قیامت از او جدا نشود

زهدِ بی حبِّ تو فقط ضرر است
پس کسی بی تو با خدا نشود

پرچمت اعتبار منزلِ ماست
بی تو این خانه ها بلا نشود

دنیا بداند وادی تور ما حسینیه هاست
نطق ما هرکجا که وا نشود

وانکن از سر خودت ما را
سفره ی شاه بی گدا نشود

بی پناهم پناهِ من زهراست
دستم از چادرش وانشود

تعزیه دار روضه ی تو رضاست
او نگرید عزا، عزا نشود

* بچه ای که از شتری که داره میره، افتاده باشه، بچه دنده هاش شکسته میشه، دیگه نفس نداره...
بی بی رقیه سلام الله علیها با اون شیرین زبانیش صدا زد: چشم عموم رو دور دیدی داری منو میزنی؟ برسم به عموم عباس شکایتت رو میکنم.
عینِ مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها حرف میزنه، حضرت زهرا  هم به اون ناجیبا فرمود: الان میرم به حمزه عموم میگم شما چجوری منو زدید.*

گلویت نامرتب ذبح شد تقصیر من بوده
رقیه بودکاش آن لحظه خنجر را نگه دارد

عمو عباس! ما را حرمله هُل داد تا بازار
بگو تا حرمت اولاد حیدر را نگه دارند

ندارم جسمِ سنگینی ولی در وقت تدفینم
نشد عمه به روی دست پیکر را نگه دارم

حسین...