حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ ابوالفضل بختیاری

روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ ابوالفضل بختیاری

من از بس غصه دارم که میشه صدتا کتابش کرد
کدومش رو بگم آخه؟! نمیشه انتخابش کرد...

بابا اگه چشمام نمیبینه دلیلش دستای زجره
یه دونه سیلی زد امّا باید صدتا حسابش کرد

بابا رو خاک داغِ صحرا با سرانگشت پر از زخمم
نوشتم اسمتو امّا سنان با پا خرابش کرد

بغل گرفتمت حیف تو این لباسا شبِ اسیری
ولی تو دست نداری که دخترت رو بغل بگیری

چشاتو بسته بودی که چشم تو به طناب نیفته
چشامو بسته بودم که چشم من به شراب نیفته

به جز دوتا لبِ خون دیگه چی موند برامون
تو مشت این و اونه موهای هردوتامون...

خلاصه هردو مونو یه جور میدادن آزار
تو رو با چوب و نیزه منو میون بازار

بابا،بابا،بابایی ...

خورشید من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه

نشناختمت در اول کار
نفرین خدا به این زمانه

من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه

رفتم وسط شراب خواران
کَت بسته به زور تازیانه
بابا!
در راه شتر تکان نمیخورد
خوردم کتکی به این بهانه

من سیر غذا نخوردم امّا خوردم دل سیر تازیانه
کِی زیر گلوت را عزیزم اینطور بریده ناشیانه...

*این سه ساله سه تا جمله گفته تو خرابه یکیش اینه "مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ! "یه نگاه به این رگها کرد چه جوری سرتو بریدن بابا؟!.. 
عبیدالله ملعون با اون حروم زادگی و دل سنگیش،تا سر بریده رو براش بردن گفت این سر چقدر نامرتب بریده شده،برید اول مرتبش کنید بیاریدش میدونی چیکار کردن؟مِقراض آوردن سر و مرتب کردن...ای حسین...*