نمایش جزئیات
سینه زنی و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی
من که، همه دم، اوقات دلم
با وقت حرم، تنظیم بود
از حال خودم، شرمنده شدم
چند وقته، جدایی روزیم بود
من میدونم که گناهه، دلِ زارِ
دست و پاگیره، دلِ من شده آره
ببین اشکم، چه میباره
یه بیچاره، آخه جز تو کیو داره
بدم میدونی، اما تو میتونی
مرحمت به دلِ، رو سیاهم کنی
نگاهم کنی، سر به راهم کنی
واسه این اربعین، رو به راهم کنی
«منو ببر به کربلا..»
با فکروخیال، نزدیکِ دو سال، با داغِ حرم،سَر کردم
آقا بَسمه،میدم قَسَمه، زهرا که بزار برگردم
هر شب تو خواب، حرمِ تو، توو آغوشم
پیرهنی که مادرم دوخته میپوشم
کوله پشتی، روی دوشم، راهی میشم
هَلبیکم توی گوشم
میشه چارهای
واسه بیچارهگی هایِ این نوکرِ، کمترینت کنی
بیدارم کنی، بیقرارم کنی، باز منو زائره، اربعینت کنی
«منو ببر به کربلا....»
دل شوره دارم، آروم نمیشم، اسفندِ رویِ آتیشم
یه حسی میگه، امسالو دیگه، رخصت میدی که، راهی شم
عاشقها رو میبینم که، دونه دونه
میرسونه خودشو هرکی میتونه
پیرِمَرده یا جوونه، میکشونه
پای لنگ و عاشقونه
یکی سرتاپا، دردِ بی درمونه
اما خوب میدونه، درمونش کربلاست
شِفا میگیره، از درِ این خونه
هرکسی گریونه، روضه های شماست
«منو ببر به کربلا....»