نمایش جزئیات
روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج میثم مطیعی
خوش آمدی، گله ای نیست، بهترم مثلاً...
شبیه قبل نشستی برابرم، مثلاً...
خیال میکنم اصلاً مدینه ایم هنوز
بهشتِ چادر زهراست بَسترم مثلاً
دوباره مثل گذشته کشیده ای بابا
خودت به دست خودت شانه بر سرم مثلاً
نسوخته است نه! امشب به پات می ریزم
خیال کن که همان نازدخترم مثلاً...
*ولی موهای قشنگمو سوزوندن آتیش رو سرمونریختن..*
بگو فدای سرت، گوشواره گم شده است
بگو دوباره برای تو می خرم مثلاً..
خیال میکنم انگشتر تو پیش عموست
تو هم خیال کن آنجاست زیورم مثلاً
اگر شکسته ام و زخم خورده، چیزی نیست
خمیده قدّم و هم سنّ مادرم مثلاً
*بابا تو فکر کن من سه ساله نیستم،هجده سالمه اگر دست به دیوار می گیرم،بلند میشم...*
خیال کن که رقیه زمین نخورده پدر
خیال کن که سرِ دوشِ اکبرم مثلاً...
کبود نیست کمی خاکی است صورتِ من
نرفته است کسی سویِ معجرم مثلاً
تو فکر کن مثلاً عمه را کتک نزدند
مراقب است عمویِ دلاورم مثلاً
*شبی که گم شدم و بینِ دشت جا ماندم
نخورد ضربه ی محکم به پیکرم مثلاً
«بابا آن دم که من از ناقه افتادم و غش کردم
بابا تو کجا بودی؟ از ما تو جدا بودی»
به قصدِ کشت کسی خواست تا مرا بزند
ولی رسید به دادم برادرم مثلاً...
به رویِ نیزه کنارِ تو دید یک سر را
رباب گفت که خوابیده اصغرم مثلاً
شاعر: مجید تال
.