حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه و توسل ویژهٔ جاماندگان از اربعین اجرا شده به نفس حجت الاسلام علوی تهرانی

روضه و توسل ویژهٔ جاماندگان از اربعین اجرا شده به نفس حجت الاسلام علوی تهرانی

ما جاماندگان از زيارت اربعين هستيم، حسرت داريم اما تأسف نداريم، تأسف جايي است كه نشود جبران كرد، ما نرفتيم زيارت اما ميشه جبران كرد، در هر شهري كه هستيم ميشه جبران كرد، با دستور اهلبيت هم ميشه جبران كرد، مرحوم آيت الله میرزا احمد سیبِوَیه كه در احترام به سادات بي نظير بوده، ايشون چهل سال امام جماعت حرم قمر بني هاشم عليه السلام بوده،از عراق عُذرش رو خواستن فرستادنش ايران، فرمودن: روزي كه خواستن من رو تبعيد كنند ايران، دلم شكست، رفتم حرم حضرت سيدالشهداء گِله كردم كه آقا در پيري من رو بيرون كردن و من ديگه از اين ثواب كه در محضر شما شرف ياب بشوم محروم شدم، مرحوم آيت الله سیبِوَیه ميگن: در عالم رؤيا حضرت سيدالشهدا رو ديدم، به من فرمودن: میرزا احمد! نگران نباش، از زيارت ما محروم خواهي بود، اما جبران ميشود. سئوال كردم: آقاجان! كجا جبران ميشه؟ حضرت فرمودن:هر جايي بيرق عزاي من بود در آنجا شركت كن و براي من گريه كن، گريه جبرانِ زيارت مي كند...
حسين جان! ما امروز گريه ميكنيم تا جبرانِ زيارت باشه و مي دانيم كه گريه ي بر شما خيلي خريدار داره، گريه بر شما شروع تحول است...
توي اربعين هر سال هم ايراني ها و هم عراقي ها موكب هاي زيادي دارند با امكانات زياد، به زوّار ابي عبدالله خدمت مي كنند،غذا ميدن؛ آب ميدن، تاول هاي پاهاشون رو ميگيرن، ميگيم: چرا اينقدر احترام ميكنيد؟ ميگن: اينا زائر امام حسين هستند، اما دلا بسوزه براي كاروان داغدار آلُ الله كه امروز رسيدن كربلا، اما احترام امروز زائران ابي عبدالله كجا و آن احترام كاروانِ اُسرا كجا...
من ميخوام براي اسيري روضه بخونم كه هيچ وقت به كربلا نرسيد، اونم خاتونِ دو سرا حضرت رقيه سلام الله عليها است، گريه و زيارتمون رو هديه به ايشون كنيم، وقتي ميخواهيم بريم زيارت چاوُشي ميخونن، به نيابت از حضرت رقيه همه با هم بخونيم:*
 
بر مشامم ميرسد هر لحظه بوي كربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوي كربلا
 
* آرزوي رسيدنِ به كربلا بر دلِ رقيه موند...*
 
تشنه ي آبِ فراتم اي اَجل مهلت بده
تا بگيرم در بغل قبرِ شهيدِ كربلا
 
كربلا يا كربلا يا كربلا...
 
از حرم تا قتلگه زينب صدا ميزد: حسين!
دست و پا ميزد حسين، زينب صدا ميزد: حسين!
 
*چرا حسين دست و پا ميزد؟ وقتي اومدن حضرت زينب سلام الله عليها بالاي تَلِ زينبيه، امام زمان مي فرمايند: "وَالشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِك" شمر روي سينه ي ابي عبدالله نشسته بود، با يه دستش محاسن ابي عبدالله رو گرفته بود، با يه دستش شمشيرش رو از قفا گذاشته بود، خوب بدن وقتي ميخوان سر رو از بدن جدا كنند، دست و پا ميزنه...*
 
دست و پا ميزد حسين، زينب صدا ميزد حسين!
 
حسين!...

.