نمایش جزئیات

روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن‌مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس استادحاج‌منصور ارضی

روضه و توسل به کریم اهل بیت امام  حسن‌مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس استادحاج‌منصور ارضی

السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ بِمُوَالاتِکُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ وَ لَکُمُ الْمَوَدَّةُالْوَاجِبَةُ

مِرات جمال مصطفایی
 فرزند بزرگ مرتضایی
در عرش خدا ز روز اول
 منصوب بنام مجتبایی

برکاسه ی ما حسن نوشتند
تو صاحب این همه گدایی
شد دامن تو ضریحِ سائل
از بس که شما گره گشایی

قبر تو اگر چه گشته ویران
محروم زِ گنبد طلایی
با نام تو آبرو گرفتیم
تو مالک سرزمین مایی

ایران حَسنیه ی جهان است
تا کور شود چَشم بهایی
اولاد تو صاحب حریمن
در مملکت امام رضایی
فرزند تو سیّدالکریم است
دارد چه حرم چه بارگاهی

این بی حرمی دلیل دارد
تو خاک نشین کوچه هایی
در کوچه به چَشم خون گرفته
میگفت یکی، حسن کجایی؟
در پیش تو مادرت زمین خورد
کابوس تو شد عجب صدایی
هم چادر و پوشیه، معجر
شد پاره به ضرب بی هوایی

«آی...حسن جان حسن جان»

هم غیرت تو شده لگد مال
با سیلی دست بی حیایی
تو شاهد چادر سیاهی
خاکی شده زیر دست و پایی

تو شاهد گوشِ پاره بودی
دنبال دو گوشواره بودی

بر سینه شراره های غم خورد
چون ضربه به غیرت حرم خورد
در شهر مدینه وسط روز
تشییع جنازه ات بهم خورد

خون میچکد از کنار تابوت
برپیکرتو تیر ستم خورد
خونی شدن کفن، مدینه
از پهلوی مادرت رقم خورد

این تیزی تیرها کجا و
آن میخ که بر قلب حرم خورد
مادر به اشاره گفت فضه!
در با چه شتابی به سرم خورد؟
دیدی کف پای یک حرامی
بر چادر پاک و محترم خورد

آخه در کرب وبلا میان گودال
جسمی ست که نیزه دم به دم خورد
زینب به حسین رسید اما
یک ضربه لگد به هر قدم خورد
فریاد زد ای حسین برخیز
دستان عدو به معجرم خورد...