حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفس حجت الاسلام میرباقری

روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفس حجت الاسلام میرباقری

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی 

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏...

*با پای دل وارد حرم امام رضا بشیم...*

آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده

ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده

لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده

امام رضا علیه السلام به اباصلت فرمود:
اباصلت من وارد بر مأمون میشم وقتی بیرون آمدم اگر دیدی عبا به سر کشیدم دیگه با من حرف نزن.ابا صلت منتظر بود دید امام رضا بیرون آمدن عبا به سرکشیدن حالشون دگرگونه "یَتَمَلْمَلُ کَتَمَلْمُلِ الْسَّلیم"مثل مارگزیده به خودش میپیچد...وارد خانه شدیم آقا فرمود: اباصلت کسی به ملاقات من نیاد در رو ببند. وارد حجره شد نقل شده فرش حجره روهم جمع کرد رو خاک های حجره مثل مار گزیده به خودش میپیچید. شاید میخواست تأسی به جد اطهرش سید الشهدا کند که تو آخرین لحظات وقتی از اسب روی زمین آمد صورتش رو، رو خاک های گرم کربلا گذاشت.."الهي رِضاً بِقَضائِكَ و تَسْليماً لِامْرِكَ وَ لا مَعْبودَ سِواكَ"ولی همینطوری که خود امام رضا فرمود فاصله خیلی زیاد است.اینجا آقا امام جواد الائمه از مدینه آمد سر مطهر امام رضا رو به دامن گرفت. ولی در کربلا حضرت همین طوری که مشغول ذکر خدا بود ناگهان احساس کرد سینه اش سنگین شده چشم رو باز کرد.. "الشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ،قابِضٌ عَلى شَيبَتِكَ بِيَدِهِ"...

 این بیان خود امام رضاست که فرمود: پسر شبیب وقتی میخوای گریه کنی فقط برای جدم حسین گریه کن. برای کدام مصیبتش گریه کنم؟؟"فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ، قابِضٌ عَلى شَيبَتِكَ بِيَدِهِ،مولِغٌ سَيفَهُ عَلى نَحرِك، ذابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِهِ.."
در همین حال بود اهل بیت صدای ذوالجناح رو شنیدن از خیمه ها بیرون دویدن دنبال ذوالجناح به طرف میدان آمدن وقتی رسیدن بالای بلندی نگاه کردن دیدن .دیگه امام حسین توان دفاع کردن از خودش رو ندارد. از همه امام حسین در محاصره ی دشمن است هرکسی باهرسلاحی دارد به حضرت حمله کرده،دختر امیرالمومنین همه توانش رو به کار برد دشمن رو منصرف کند ولی نشد چه کند دختر امیرالمومنین؟ دیدن دستاشو رو سرگذاشت.."وامحمدا واعلیا واحسیناه امافیکم مسلم..."