حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌مهدی صالحی کرمانی

روضه و توسل به کریم اهل بیت  امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌مهدی صالحی کرمانی

مادرش فاطمه فرمود غریب است حسن
پس بگرییدو بگیرید عزای حسنم

*چندین مرتبه سراغ داریم حضرت زهرا گله کردن از روضه خوانها، که مگر حسن پسر من نبود؟ چرا برا حسنم اشک نریختید؟ روضه نخواندید؟؟
شنیده اید اشک برا امام حسن ،گره های کور رو باز میکنه..*

کل فرزندان زهرا،سفره دارند و کریم
بین اولادکریمش مجتبایش، بیشتر

میکند زهرا برای گریه کن هایش دعا
هر که اشکش بیشتر،سهم دعایش بیشتر

بعد از دو ماه اشک و عزا گریه کن بر حسن
خواهی رضای فاطمه را گریه کن بر حسن

این روضه وا کند گره کور را اگر
دردت شده بدون دوا گریه کن بر حسن

باز این چه شورش است تو ای سینه زن بیا
همراه سیدالشهدا گریه کن بر حسن

با چِشم دل اگر تو بقیع نگاه کنی ، نه گنبدی، نه صحن و سرایی، نه زائری، ای زائران کرببلا گریه کن بر حسن

او گرچه مادریست ولی بی کسی اش
خیلی شبیه شیر خداست گریه کن بر حسن

آید به گوش ناله ی زهرا که میزند
در کوچه ی مدینه صدا گریه کن بر حسن

ما را به تیر و مجلس تشییع یک امام
هرگز نبود شرط وفا گریه کن بر حسن

*سر تابوت رو خود امام حسین برداشت خیره خیره نگاه کرد آخه این چوبه های تیر از تابوت گذشته بود بدن مطهر برادر رو سوراخ سوراخ کرده بود.بدن برادر رو تو قبر گذاشت.بندای کفن رو باز کرد صورت رو صورت برادر گذاشت.....
قبر رو پوشاندن نشست کنار قبر برادرش امام‌مجتبی، یه چند جمله روضه خواند برا بنی هاشم، گفت...*

 غارت زده منم که کنارت نشسته ام
غارت زده منم که ز داغت شکسته ام

غارت زده منم که تو را خاک می کنم داداش
تابوت تو رو زِ خون تنت پاک می کنم

غارت زده منم که زِ داغ برادرم
می ریزم از کنارِ تنت خاک بر سرم

غارت زده منم چه کنم با جنازه ات
ای وای ریخته بر زمین خون تازه ات

غارت زده منم که زِ کف داده صبر را
با دست خویش کنده برای تو قبر را

من را به داغ تو غارت نموده اند 
نه کربلا وکوفه نه در شام برادرم

داغی که رفتن تو روی سینه ام گذاشت
باور کنید سختتر شده از غارتِ حرم

*زینب کنار بستربرادرش امام‌حسن ،وقتی پاره های جگر برادر رو دید دستارو، رو سر گذاشت فریاد وامحمدا سر داد.... روز عاشورا کربلا وقتی خبر شهادت عباس رو شنید دیدن زینب حرکت کرد اومد کنار خیمه ی اباالفضل نشست رو زمین،اونجام این دستا رو بالای سر گذاشت هی فریاد می زد.. امان از اسیری.‌...*

دستاتون رو بیارید بالا شب شهادت امام‌ حسنه خشنودی دل مادرش فاطمه سه مرتبه یا حسین