حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

قسمت اول روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌ عباس حیدرزاده

قسمت اول روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌ عباس حیدرزاده

* السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِي وَ عَلَى آبَائِه…*

ای دو عالم حریمِ محترمت
من و لطف و عنایت و کرمت

*خودت رو امشب مشهد ببین، تو حَرَمِ امام رضا، از کدوم صحن وارد میشدی؟ از بابُ الرضا می اومدی؟ از بابُ الجواد می اومدی؟ صحن آزادی؟ صحن انقلاب؟ صحن جمهوری؟ صحن قدس؟ از هر کجا که واردِ حرم میشدی، امشب هم با پای دل وارد شو، برو کنارِ ضریح، نمی دونم پایینِ پا زیارت نامه میخوندی یا بالا سر، یا پیشِ روی مقدسِ امام رضا می ایستادی؟ امشب شبِ دلِ، عشق بازی کن، با مولات حرف بزن، امام رضا کسی رو دست خالی بر نمی گردونه....*

بس‌ که آقا و مهربان هستی
دل آلوده‌ام شده حرمت

جز تو اُلفت به کَس نمی‌گیرم
دلِ خود از تو پس نمی‌گیرم

خوش‌ترین ذکرِ من حکایت توست
مدح تو، وصف تو، روایتِ توست

کس نگوید که من فقیر هستم
همه دارایی‌ام ولایتِ توست

*امید به این دارم اون لحظه ی آخرِ عُمرم بیایی، امید به این دارم شبِ اولِ قبرم بیایی، امید به این دارم اون لحظه ای که نامه ی اعمالم رو  به دستم میدن بیایی..." وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ، إِذَا تَطَايَرَتِ الْكُتُبُ يَمِيناً وَ شِمَالًا " امام رضا فرموده اند: هر کس به زیارت من بیاد من در سه جا به داد او مى رسم و از هراسها و سختيها  نجاتش مى دهم...
امشب با پای دل وصل شو به حرم امام رضا، بگو: آقاجان! من نتونستم بیام اما شما اسم من رو جزو زائرانتون بنویسید، امشب این دلت رو به پنجره فولادش گِره بزن...آقاجان!*

گرچه آلوده‌ام ، اگر پَستم
به شما خانواده دل بستم

تو به چشمان بسته‌ام  نوری
تو به اُنسِ فقیر، مَسروری

در میانِ ائمۀ اطهار
بـه امامِ رئوف، مشهوری

تو به اُفتاده، بال می‌بخشی
تو نکرده سؤال، می‌بخشی

*هنوز زائر دردش رو نگفته دردش رو دوا میکنی...*

دل ما هر چه هست خانۀ توست
کوه غم‌های ما به شانۀ توست

گر چه بار گناه آوردم
بـه حریمت پناه آوردم

شاعر استاد حاج غلامرضا سازگار

 

*امام رضا به آیت الله بهجت رحمت الله علیه فرموده بود: اگه کسی به ما پناه بیاره ما ردش نمی کنیم... آهوی بیابان بهش پناه آوُرد ضامنش شد، به مرد صیاد گفت: من ضامنِ آهو میشم بذار بِره... اون شتر از قصاب خانه فرار کرد، صاحب شتر میگه یازده تا شتر بود من آوُرده بودم قصاب خانه یکیشون فرار کرد،  از فاصله ی زیادی نمی دونم راه حرم رو از کجا بلد بود، یکسره دوید تا حرم، همون جا جلو پنجره فولاد زانو زد، گریه می کرد، امام رضا پناهش داد...
امشب تو هم به امام رضا بگو من دو ماه اشک ریختم، به من هم امشب پناه بده، بحق خواهرتون حضرت معصومه سلام الله علیها...*

آبروی من را نبر مولا
به همه گفته ام رضا دارم

تو رئوفِ همه رئوفانی
هیچ کس را زِ در نمیرانی