نمایش جزئیات
سینه زنی وتوسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاجمحمدرضا بذری
یه خواهری رو می شناسم
تا وارد قم شده بود
پر از تبسم شده بود
از بس که گل ریختن براش
لای گل ها گم شده بود
یه خواهری رو میشناسم
همش می گفت خدا خدا
همش می گفت رضا رضا
آخه بگو سراغتو
داداش بگیرم از کیا
ببین قیامته قم
رحمتِ به غیرت قم
به من میگفتن دخترِ امامه
برید کنار که خواهرِ امامه
به دستم شاخه نبات می دادن
به دور من هی صلوات می دادن
زنا گرفتن دور محملم رو
کسی نیومد بشکنه دلم رو
با شاخه گل همش دورم حجاب بود
چه بزمی بود دست همه گلاب بود
«وای وای امون ای دل»
یه خواهری هم می شناسم
تا وارد شام شده بود
خارجی اعلام شده بود
گل نیاوردن زخمیه
سنگِ لبِ بام شده بود
یه خواهری هم می شناسم
همش می گفت حسین حسین
غریبِ عالمین حسین
اینجا کجاست توو مَردمش
رفته حیا از بین حسین
ببین جنایتِ شام
لعنت به غیرتِ شام
مگه که زینب دختر امام نیست
عمه ی سادات خواهرِ امام نیست
اونا که سایه اشونو هم ندیدن
حالا کجان؟ تو مجلس یزیدن
مَردا گرفتن دور محملش رو
می کشیدن چادرِ محملش رو
اونجا که حرف از گل بود و گلاب بود
چه بزمی بود؟ دست همه شراب بود
زینب و اسارت باور نکن..باور نکن
زینب و جسارت باور نکن..باور نکن