نمایش جزئیات

زمزمه و‌ توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی محمدحسین ناجی

زمزمه و‌ توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی محمدحسین ناجی

پهلو و دست و صورت و سر، سینه و کمر
گویی وجودِ فاطمه خیراتِ حیدر است

با هر نفس که می کِشی
خون می چکد از پهلویَت

از بس که آتش شعله زد
چیزی نماند از گیسویَت

جانت به لب رسیده 
از شام تا سپیده
            
از سینه ی شکسته       
خونابه ها چکیده

رنگِ حسن پریده
در کوچه او چه دیده؟

از بعد کوچه چشمم
چشمِ تو را ندیده

مظلومه فاطمه جان...
 
پهلو به پهلو می شَوی 
حیدر خجالت می کشد

بازو به بازو می‌شَوی 
حیدر خجالت می کشد

ای مادرِ شهیده
قدّت چرا خمیده

میخ درون سینه
تا کربلا رسیده

هر‌ لحظه هر روز و شب
هستی کنار زینب

وقتی که واردِ شام
گردد سَرِ بریده 

ای وای حسین مظلوم...