نمایش جزئیات
سینه زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج اسلام میرزایی
دیگه معلومه برام که مادرم، موندنی نیست
پهلویی که بالگد شکسته شد، خوب شدنی نیست
اگه هرداغی باشه میشه یه جور اشاره کرد
ولی روضه های زهرا بخدا که گفتنی نیست
ازچی بگم؟ازکجا شروع کنم؟
که مادرو یه عده بی حیا زدن
مادرمو با پا زدن بافحش وناسزا زدن
با بغض مرتضی زدن جلوی مجتبی زدن
توکوچه بی هوا زدن.....
ازیک طرف هیزم رسید
ازیک طرف شعله کشید
مادرتوی کوچه دوید
از پهلویش خون می چکید
«واویلتا... واویلتا...»
کوچه تنها شاهدِ قلب کبابه حسنه
شاهد جسارتای دشمنِ بد دهنه
مگه توی کوچه ها یکی نبود کمک کنه
دستشو بگیره که مادر ما رو نزنه
بدجور زد و
جلو چشم خیسه من طعنه زد و
حرمت حیدرو شکست بالِ کبوتر و شکست
دلِ پیمبرو شکست بازوی کوثرو شکست
تمومه پیکرو شکست پهلوی مادرو شکست
یک کوچه و یک بی حیا پیشِ نگاه مجتبی
هی طعنه زد گفت ناسزا با بغض وکین زد بی هوا
«واویلتا...واویلتا...»