نمایش جزئیات
روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی
مادرم از غدیر میزد حرف
مادرم سربه زیر میزد حرف
مردک رذل پست سیلی زد
بی هوا با دو دست سیلی زد
و دل من شکست در کوچه
مادرم تا نشست در کوچه
استراحت نداشت مادر ما
خواب راحت نداشت مادر ما
«*آخه تو طول روز به بچهها میرسه. موهای حسن رو شونه میزنه موهای زینب رو شونه میزنه....
یه خانم سه ساله ای میگفت: مادرم هی میگفت...*
تار می بینم سرم سنگینه
عجب دستی داشت خیر نبینه»
مادرم مادرم مادرم دلشکسته میخوابید
میشد از درد خسته میخوابید
با سرِ نیمه بسته می خوابید
اکثراً هم نشسته می خوابید
مادرم رفت و پیر شد بابا
بعداز آن، سر به زیر شد بابا