نمایش جزئیات
سینه زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس سید مجید بنی فاطمه
تو به خونم اومدی با یه چادر سفید
توی این شبِ سیاه وقت رفتنت رسید
دیدنت توی کفن بند دلمو برید
همش به فکر من بودی
قرار نبود به این زودی
خاموش بشه چراغ خونه
بری علی تنها بمونه
ای خاک، امانتی برات آوردم
ای خاک فاطممو به تو سپردم
مرهمی نخواستی و درد تو دوا نشد
حاجتم تو بودی و حاجتم روا نشد
توی هیچ دعای تو حرفِ شِفا نشد
ای همسفر دیدی آخر
جوون جوون شدی پرپر
دیدی تو رو ازم گرفتن
دیدی غمت چه کرده با من
ای وای! پرستوی گیسو سفیدم
ای وای! پهلوی مجروحتو دیدم
«ای خاک ، امانتی برات آوردم
ای خاک فاطممو به تو سپردم»
روی هر گلبرگ تو پُره زخم کاریه
روی سنگ غسل تو خون تازه جاریه
غرق خون خزونه این باغِ بهاریه
پا تا سرت پریشونه پَرت هنوز پُر از خونه
رفتی با زخمایی که بازه
دشواره این تشییع جنازه
باید، نماز میّتو بخونم
باید، هرجور شده زنده بمونم
«ای خاک، امانتی برات آوردم
ای خاک فاطممو به تو سپردم»
میباره روی لحد گریه های زینبین
دخترت توو گریه هاش میخونه شهادتین
نوحه ی زینب شده ای بی کفن حسین
بیای دوباره در حالی که با حسین تو گودالی
تا میرسه گلو به خنجر با ناله ی غریبِ مادر
ای وای! که خواهرش میره اسارت
ای وای! انگشترش میره به غارت