حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه وتوسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید محمد جواد سبحانی

روضه وتوسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید محمد جواد سبحانی

بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ 

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ..ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ، یا حُجَّةَ اللّهِ ،یا سَیِّدُنا، یا أبا صالِح

آقا جان! 
 سینه ی تنگم مجال آه ندارد
جان به هوای لب است و  آه ندارد

گوشه چشمی به سوی گوشه نشین کن
 زان که جز این گوشه کس پناه ندارد

گرچه سیه رو شدم غلام تو هستم 
خواجه مگر بندهٔ سیاه، ندارد

ضامن شو و بگو که نبندند راه را 
از من نگیر سایه ی این  سر پناه را 

 لطف حسین ما را تنها نمی گذارد
 گر خلق واگذارند او وانمی گذارد

 او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم
 مولا به کام غرقاب ما را نمی گذارد

 هَل مِن مُعین او را باید جواب دادن
 شیعه امام خود را تنها نمی گذارد

 زهرا به دوستانش قول بهشت داده است 
بر روی گفته خویش او پا نمی گذارد

ما و فِسرده حالی،  مولا نمی پسندد 
مسکین و دست خالی مولا نمی گذارد 

از بس گناه کاریم، ما مستحقِ ناریم 
باید که سوخت ما را، امّا، زهرا نمی گذارد
 
*چرا این مقدار حسین فاطمه پیش خدا عزیزه که خداوند امامت رو از نسل او قرار داد و دعای تحت قبه اش مستجاب و شفای در تربتش قرار داد؟ آخه همه چیز هاش رو فدا کرد، خودش رو فدا کرد، اهلش رو فدا کرد، خیمه هاش هم غارت کردند، حتی بدن مطهرشم هم غارت شد
آقا جان ابی عبدالله!...*

 آه از آن  ساعتی که با تن چاک چاک 
نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک
 
تنت به سوز وگداز،تو گرم راز ونیاز 
سوی خیام حرم، دو چشم تو مانده باز

 مولا جان ! آمده از خیمه گه،خواهر غم دیده ات
دید و که شمر از جفا نشسته بر سینه ات 

گفت بده مهلتی، تا برسم برسرش 
برادرم تشنه است مَبُر سر از پیکرش
 
 *زینب کبری سلام الله یادش میاد، اون روزی که وارد کربلا شد، ابی عبدالله خیمه ها رو بر پا کرد حالا لحظه ای فرا رسیده کنار گودال قتله گاه، یکه وتنها...*

 خیز و از جا ای قافله سالار
 زینب ات مانده یکه وتنها

 گلِ زهرا و نیزه و خنجر
 وای اگر بیند چِشم پیغمبر

 *مثل باباش امیرالمومنین اون لحظه ای که بدن زهرا رو درون قبر گذاشت رو کرد به پیغمبر سلام کرد. دختر امیرالمومنین هم کنار گودال قتلگاه رو کرد به مدینهٔ رسول الله .." صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ هذا حُسَینٌ بِالْعَراءِ، مُرَمَّلُ بِالدِّماءِ، مُعَفَّرٍ بِالتُّرابْ، مُقَطَّعُ الاعْضاءِ، مَسْلُوبُ الْعِمامَةِ وَالرِّداءِ..."*

 یا رسول الله !
این کشته فتاده به هامون حسین توست 
وین صید دست وپا زده در خون ،حسین توست 

 "اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِي جَاهَدَتِ الْحُسَيْنَ، وَ شَايَعَتْ وَ بَايَعَتْ وَ تَابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ، اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً..."
 
هل من معین او را باید جواب دادن
 شیعه امام خود را تنها نمی گزارد 

.