نمایش جزئیات

روضه وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد

روضه وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد

اینجا که آمدی به همه نور عین باش
فکر مرا نکن تو به فکرِ حسین باش

حسین! ای تشنه لب حسین.. حسین
حسین! عشق زینب حسین.. حسین
حسین ! ای بی کفن حسین.. حسین
حسین ! عریان بدن حسین.. حسین

در آن شبی که بار سفر بست مادرم
من را صدا زد و نفسی گفت : دخترم

جانِ تو و حسین گُلِ سرخِ   بی سرم
من مانده بودم و غم و درد برادرم

از آن به بعد مادرِ این  سر جدا شدم
کم کم فراهمِ سفرکربلا شدم

*کربلا کربلا کربلا
این دل تنگم عقده ها دارد
گوئیا میلِ کربلا دارد ...
حرف کربلا شد ، زینب دید همه چیز آماده است ، الان وقتشه ...*

حرف از کسی شد آن که به ما یار میشود
در این مسیر مونس و غمخوار میشود

در کربلا هر آینه کَرّار میشود
می آید و به لشگر علمدار میشود

ام البنین تو آمدی
 که ماه شب تار ما شوی
مادر برای میر و علمدار ما شوی

حتما به او بگو غم این نور عین را
از داغ مادرم همه دم شور و شین را

غم های مانده برجگر عالمین را
اسرار عشق و واژه ی ذُخرالحسین را 

حتما به او بگو که امید برادر است
مَشکی به او بده و بگو آب آور است

حتما بگو قضیه ی آن مَشک پاره را
حتما بگو قضیه ی آن شیرخواره را

افتادنِ بدون پرِ آن سواره را
سیلی زدن به صورت ماه و ستاره را

شاعر:مهدی نظری

*اُم البنین حق داری برا عباست گریه نکنی، آخه مادرم برا بچه ات مادری کرد، مادرم اومد سرشو بغل کرد، نذاشت بچه ات تنها جون بده، اما مادرم وقتی رفت توو گودال ، دید دارن سر را می برن، هی صدا زد بُنَیَ ...*