نمایش جزئیات
با لب خونین
با لب خونین زنی ، کن صدایم یا حسین بی تو با غم بگذرد لحظه هایم یا حسین
از ازل دل را به مهرت بسته ام شاهد پیشانی بشکسته ام
وا حسینا وا حسین ، واحسینا واحسین (2)
همسفر با من شدی ، جان من قربان تو خوش به من جان می دهد ، خواندن قرآن تو
مُزد قرآن تو سنگ خواره شد ای غریب من لب تو پاره شد
وا حسینا وا حسین ، واحسینا واحسین (2)
پیش چشمم یا اخا ، عالم از غم تیره شد تا که طفل کوچکت ، بر نوک نی خیره شد
کن تکلم می دهد جان دخترت آنکه می باشد شبیه مادرت
وا حسینا وا حسین ، واحسینا واحسین (2)
ای گل از من چه شد، روی تو نیلوفری در کجا بودی که شد ، صورتت خاکستری
مَطبخ خولی به آه و زمزمه آمده گویا کنارت فاطمه
وا حسینا وا حسین ، واحسینا واحسین (2)