نمایش جزئیات

مدح ویژۀ ولادت میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ سید مجید بنی فاطمه

مدح ویژۀ ولادت میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ سید مجید بنی فاطمه

سلام‌ ای وجود خدا را نشانی
سلام ای که‌ روزی‌رسان جهانی

بزرگی‌ که‌ طاووس‌ِ اهل‌ِ جَنانی
بیابان نشینی که عرش‌ آشیانی

تو مافوق توصیف و شرح و بیانی
که تو صاحب‌ُالامر و صاحب‌زمانی

سلام ای که در ماورای کمالی
محمّد جمالی و حیدر جلالی

تو مثل حسین و حسن بی‌مثالی
تو مضمون‌ترین جلوه‌ی اعتدالی

یگانه دلیل قوام جهانی
که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی

تو هادی تو مَهدی تو نورُ الهُدایی
تو عینُ‌ الحَیاتی تو روحُ‌ البقایی

تو هم کُنیه با خاتمُ الانبیایی
ابوالقاسمی خاتمُ الاوصیایی

تو کهفِ حَصینی تو خطّ امانی
که تو صاحب‌ُالامر و صاحب‌زمانی

تو آن عُمرِ پُر برکتِ جاودانی
که وقت سخاوت سر از آسمانی

به ظاهر شبیه چهل‌ سالگانی
به چشم‌ انتظاریِ رُکنِ یمانی

به اعجاز حق تا همیشه جوانی
که تو صاحب‌ُالامر و صاحب‌زمانی

به قرآن قسم که تو قرآنِ مایی
تو در اصل آن اصلِ ایمان مایی

تو در اِحتجاجات بُرهانِ مایی
چه بهتر از اینکه پدرجانِ مایی

تو ما را به نان و نوا می‌رسانی
که تو صاحب‌ُالامر و صاحب‌زمانی

چه‌فیضی‌ست خدمتگزار تو بودن
به هر قیمتی پای کار تو بودن

خرابِ تو گشتن دچارِ تو بودن
هواییِ یک‌دم کنارِ تو بودن

بُوَد وصل تو لذّتِ جاودانی
که تو صاحب‌ُ الامر و صاحب‌زمانی

من از عهدِ آدم‌ تو را دوست دارم
به‌کعبه به زمزم تو را دوست دارم

به اشک محرّم تو را دوست دارم
امام زمانم، تو را دوست دارم

شده عشق ما و تو چه داستانی
که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی

مُریدم مُریدم، تو هستی مُرادم
گدایی تو هست از سر زیادم

سگی روسیاهم به پات اوفتادم
و قلادّه‌ام را به دست تو دادم

تو هر جا بخواهی مرا می‌کشانی
که تو صاحب‌ُالامر و صاحب‌زمانی

سوال من این است الان کجایی؟
تو در مکّه‌ای یا که در کربلایی؟

بگو در نجف یا که در سامرایی؟
و یا در جوار امام‌ِ رضایی؟

دمی را به سهله دمی جمکرانی
که تو صاحب‌ُالامر و صاحب‌زمانی

تو آن حاضرِ غایب از چَشمِ‌ مایی
که مثل علی وقتی جلوه نمایی

به یک طُرفةُ العین در هر کجایی
بمیرم نبینم که بی خانمانی

که تو صاحب‌ُالامر و صاحب‌زمانی

دعا می‌کنم تا بیایی به زودی
به پایان رسد این جدایی به زودی

به عشّاق صورت گشایی به زودی
و با تو شوم کربلایی به زودی

دو خط هم برایم تو مقتل‌ بخوانی
که تو صاحب‌ُالامر و صاحب‌زمانی