نمایش جزئیات
توسل ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده شب هشتم رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاجمهدی رسولی
چه می خواهد لبِ تشنه، به غیر از لطف بارانی
چه میخواهدشکسته دل، به غیر از چشمِ بارانی
شبِ طولانی وتسبیح و سجاده چه می چسبد
بهار زود هنگام اند شبهای زمستانی
توکل بر توسل کن توسل بر توکل کن
در این دنیای حیرانی در این دریای طوفانی
اگر تا شام میخندی اگر تا صبح میخوابی
تو از مردن چه میفهمی تو از برزخ چه میدانی
خلاصه بار باید بست یا امروز یا فردا
مده از کف مجال این دو روزی را که مهمانی
اگر آشفته ات کرده اند یعنی لایق وصلی
به او نزدیکتر هستی زمانی که پریشانی
من و پروانه در آغوش هم تا صبح میسوزیم
که با این سوختن روشن شود کنج شبستانی
مرا هر وقت میدیدی گریبان پاره میدیدی
از اول نیز می آمد به من پاره گریبانی
به دامان تو دست انداختم شاید که این دفعه
بگیرد دامنت دستی از این آلوده دامانی
به جز تو جور عاشق را کسی گردن نمیگیرد
گناهش را زلیخا کرد یوسف گشت زندانی
به لطفِ گریه کار طفل بهتر راه می افتد
چه بهتر بیشتر از دیگران ما را بگریانی
اگرچه گریه ی هجران شکسته می کند ما را
ولی از آب پیشانی است بهتر چین پیشانی
گره هایی است درکارم که بی تو وا نمی گردد
نمی آید به کار این گره ها هیچ دندانی
دگر فرقی ندارد جمعه یا شنبه فقط بر گرد
گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی
پشیمان می شود آنکه برای تو نمی میرد
چرا عاقل کند کاری که بعد آرد پشیمانی
خبر داری تو که رفتی به کوچه گردی افتادم
به من از تو فقط هجران رسید آن هم چه هجرانی
خبر داری مرا بازار بردن
خبر داری میان مجلس اغیار بردن
بابا! خبر داری ما رو بازار بردن
خبر داری کجا پامون وانشد
*بابا کی گفته ما رو مجلس اون ملعون بردن بابا اگه تورو بردن ما رو هم بردن
کی گفته من زیر دست و پا بودم اگه تو زیر دست و پا بودی منم بودم ...بابایی..بابایی...*
گفت بابا ازت بیخبرم خبر داری یا نه
شکسته کمرم خبر داری یا نه
چی شد بال و پرت خبر دارم بابا
چی شد بال و پرم خبر داری یا نه
شبهایی که گرسنه خوابیدم کجا بودی ؟
هی از فرشته ها میپرسیدم کجا بودی؟
بالحسین الهی العفو...