توسل ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده شب دوازدهم رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج علی محمدی

"ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍعَجِّلْ فَرَجَهُمْ.. لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ..حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ..
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ‏ وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيَّ تَوْبَةَ...."

*امام سجاد فرمود: اگه من بخاطر یک گناهم، اونقده گریه کنم سیاهیه چشمم سفید بشه همه ی محاسنم سفید بشه و... والله نمیتونم از خجالت اون معصیت در بیام......

یه رو سیاه اومده دم‌درت کسی که هیچکی محلش نمیذاره، کسی که تو زندگی همه براش مهم بود الا تو، فقط یک افتخار دارم اونم اینه، هیچوقت امید من ناامید نمیشه من میدونم با کی طرفم......*

به یُمن گریه برای تو روز محشرم
خموش، میکنم از اشک خود جهنم را

در بلا هم میکشم لذّات او
 مات اویم مات اویم مات او

*فرمود: بنده ای که میگه یارب ،خدا یکبار نگاهش میکنه..ولی وقتی میگه "یااله العاصین" میگه ملائکه، هفت بار من جوابش رومیدم امیدی غیر از من نداره، اونی که میگه یارب، میگه من نماز شب خونم من عفیفم  ولی اونی که میگه "یااله العاصین" زمین خورده، من جوابشو ندم بیچاره میشه، کسی رو غیر از من نداره..*

من بریدم دل ز دنیا آبرویم را مبر
رو زدم حالا به دریا آبرویم را مبر

غرقِ در بحر گناهم دستگیرِ عالمین
جان زهرا جان مولا آبرویم را مبر

خواستی پیش مردم آبرویم را بریز اما
صبح محشر پیش زهرا آبرویم را مبر

«من کجا و نوکری کردن برای تو حسین
حسین وای وااای...»

وصله ی ناجورم اینجا و آبرویم را نبر
دارم از حالِ خودم خیلی خجالت میکشم

*چه شبهای قدری اومدیم وعده دادیم خراب شد..عرفه اومدیم خراب شد.. کربلا رفتیم قول دادیم خراب شد..*
 
من مریضم از گنه خوبان جوابم کرده اند
لطف تو مرا این دارالشفا آورده است

من خودم را بین خوبان تو پنهان کرده ام

*من گفتم اینجا دیگه کسی نمیشناسه همه مناجاتین، اهل گریه ان، خدا بخاطر یه دل شکسته ی اینها به من بی سرو پا هم نگاه بکنه..*

سر نمیارم به بالا آبرویم را مبر
دارد آقا آبرویم میرود کاری بکن

جان آقا جان آقا آبرویم را مبر
دارد این دوری ز تو خیلی خرابم میکند
کربلایم را بده، یا آبرویم را مبر

*یکی از علمای اخلاق فرمود: جاییکه احساس کردید کارد به استخوانتون رسید امیدتون از هر جا ناامید شد خدا رو یه قسم بدید و شروع کنید به حرف زدن باهاش، گفتم چی بگم؟ گفت: خدا رو قسم بدید به شرمندگی اباالفضل، .......*