نمایش جزئیات
مناجات وتوسل به صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده ۱۴۰۳به نفسِ سید رضا نریمانی
خلاصه عرض کنم حال گریه دارم را
دلا بسوز که گم کردهام نگارم را
نشستهام سر راهت بلند میگِریَم
مگر که گوشهٔ چشمی کنی هَوارم را
جناب یوسف اگر شد سری بزن به گدات
که من به عشق تو ول کردهام دیارم را
هزار بار دعای خودت نجاتم داد
ببخش یاد نکردم یک از هزارم را
*سیدابن طاووس میگه دیدم تو سرداب مقدس امام زمان نشسته و دست به دعا گرفته داره یکی یکی با اسم شیعیانش رو دعا میکنه..میگه خدا فلانی رو به خاطر منِ مهدی ببخش، فلانی رو به خاطر منِ مهدی کارش رو راه بنداز..امام زمان اینجوری به خدا می فرمود: خدا ! این شیعیان ومحبین ما به واسطه ی اعتمادی که منِ مهدی دارن میرن این گناهها رو انجام میدن...*
به کار تو نمیایم، ولی مرا نفروش
به هم نریز عزیزم تو روزگارم را
بگیر بغض مرا تا کمی سبک بشوم
گذاشتم به سوی خیمهی تو بارم را
دلی که سوخته را هدیه میکنم بَردار
بریز دور و بر خیمهات غبارم را
بگو به نوکری خیمهات قبول شدم
به دست راست بده حکمِ، افتخارم را
مرا بخاطر زینب به کربلا بفرست
به کربلا ببر این قلب بیقرارم را
به اقتدای تو هر صبح و شام میسوزم
چه بد زدند امام بزرگوارم را
شاعر: سید پوریا هاشمی
بدون آب بریدند حنجر او را
کشاندهاند به گودال مادر او را
عصا زدند به او پیرمردها بلکه
در آورند نفسهای آخر او را
قرار بود که چیزی نماند از جسمش
به دست نعل سپردند پیکر او را