نمایش جزئیات
مناجات وتوسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی
مشکِ اشکِ من همیشه کارِ زمزم میکند
هر نمش دارد گناهان مرا کم میکند
بیگمان محکم در آغوش خودت میگیریاش
ریسمانِ پرچمت را هر که محکم میکند
کتریات یک جور پیرِ روضهخوانِ هیئت است
اشک را در استکانِ چشم ما دَم میکند
نذری اربابها از دخل رعیت میرسد
این چه غوغاییست که ماهِ محرم میکند!
سائلِ پشتِ درت بارِ خودش را بسته است
با همین فقری که دارد کارِ حاتم میکند
از رسول ترکها حُرّ ساختن کارِ شماست
آدمت بودن مرا یک روز آدم میکند
دستِ عباسِ تو میافتد حسابِ محشرش
آن میانداری که صفها را منظم میکند
*زن بدکاره ای از مجلس گناه بر میگشت دید زیر یه دیگِ مجلس ابی عبدالله خاموشه از زیر اون یکی آتیش برداشت روشن کرد رفت. خوابید شب تو عالم خواب دید قیامت شده بی بی صداش زد .با تعجب گفت من؟ بی بی فرمود:بله، تو یه روزی زیر دیگ حسین من رو روشن کردی. چی میخوای ؟ هرچی میخوای بگو بهت بدم..یهو از خواب پرید اصلاً مسیرش عوض شد، آدم شد،زیر و رو شد..
ماروهم امشب بخر آقاجان...*
هرکه دارد اشک میریزد برای داغِ تو
در حقیقت گریه بر داغِ حسن هم میکند
هر زمانی از ته دل گفتم جانم حسین
مطمئنم حضرت زهرا نگاهم میکند
گوشهگیرم گوشهی ششگوشهی من را بده
نوکرت کُنجِ حرم خود را مسجم میکند
این گدا دلشوره دارد جا بماند اربعین
داغِ دوری از حرم پشتِ مرا خَم میکند
ای که جمع و جور کردی زندگیم را حسین
پیکرت را نیزه و شمشیر دَرهم میکند
جسمِ تو مثل سرابی روی خاک افتاده است
نعلِ مرکبها تنت را سخت مبهم میکند
با همین انگشتری که شاهِ ما بخشیده است
ساربان را بینیاز از کل عالم میکند