نمایش جزئیات

از زخم زنجیرم کبود بی شمار است

از زخم زنجیرم کبود بی شمار است

از زخم زنجیرم کبودی بی شمار است

بر شانه هایم زخم های کهنه دارم

همشیره ی خورشیدم و بانوی نورم

هر چند و که در پنجه ی گرد و غبارم

حسین ابا عبدالله یا ثار الله

دسته گل یاسی ندارم بر مزارت

اما به جایش تا بخواهی لاله دارم

من حضرت یعقوبم و یوسف پرستم

بر سینه ام پیراهنت را می فشارم

دیگر نمی آید به دنبالم مغیلان

دیگر ندارد آبله کاری به کارم

حسین ابا عبدالله یا ثار الله