نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب اول محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه

روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده  شب اول محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه

این همه دوری از حرم برام بسه
به شیش گوشه ت چرا دستم نمی‌رسه 

من که به دل دارم همیشه داغتو 
کِی می‌پیچه صدام بینِ رَواق تو 

حالم خیلی بده چند وقته کربلا دلم رو پس زده
منو ببر حرم تا بیش از این بلا سرم نیومده

از راه دور سلاممو قبول کن
نگو که این سلام، جواب نداره
یه کربلا میرسه به کسی که
از دوریِ شیش گوشه خواب نداره

مُحرَّم اومده داره صدا میاد
گمونم این صدا از کربلا میاد

صدایی که داره دلا رو می‌بره 
شاید که این صدا، صدای مادره

شایدم این صدا از تنِ بی سره یه پاره حنجره
شاید یه خواهره که توی قتلگاه پِیِ برادره

داره میگه برادرم کجایی؟
ای که به خون محاسنت خضابه

*مگه گمش کرده؟
 آره لابلای این سنگا و نیزه ها....*

گریه کنید برای اون لبی که
تشنه ی مابینِ دو نهر آبه

*هی می‌گفت جیگرم، می‌دونی برای چی گریه ات می‌گیره؟ آخه فرمود: وقتی مُحرم میاد، مادر ما فاطمه پیراهنِ خونیِ حسین رو از عرش آویزان می‌کنه، به ناله ی مادرش همه ی زمینیا ناله میزنن، هی میگه بُنیَّ،...آخ بُنیَّ، قَتَلوکَ،ذَبَحوکَ، عطشانا....*

پیرهن پاره اتُ  تو عرش تکون میدن
شاید یه لحظه هم سر و تکون میدن

فرشته ها همه دست میذارن رو سر
به یاد خواهرت

ملائکه دیدن که زخمیه هنوز
پاهای دخترت

حوریه لطمه می‌زنه برا تو
میگه برا چی بریدن رگاتو 

جبرئیل هم میگه دیدم چجوری
آتیش زدن با خیمه بچه هاتو