نمایش جزئیات

مدح و توسل ویژهٔ ولادت باب الحوائج موسی ابن جعفر امام کاظم علیه السلام اجراشده به نفسِ کربلایی محمد حسین حدادیان

مدح و توسل ویژهٔ ولادت باب الحوائج موسی ابن جعفر امام کاظم علیه السلام اجراشده به نفسِ کربلایی محمد حسین حدادیان

بسم الله النور بسم الله نور النور 
بسم الله النور علی نور 

ذره ای در نزد خورشید درخشان توایم 
تشنه ای در حسرت یک جرعه باران توایم 

سالها نان خورده ایم از سفره ی اولاد تو 
روزی ما می رسد چون بر سر خوان توایم 

گوشه ای از صحن آیینه و یا صحن عتیق 
هر کجا هستیم گویی کنج اِیوان توایم
 
زائران دختر تو زائران فاطمه اند 
تا ابد ممنون این لطف دو چندان توایم 

ما غذای خانه هامان هم غذای حضرتیست
در میان خانه هم در اصل مهمان توایم 

بی‌گمان بی حبِّ تو اسلام ابتر می شود
دین هرکس پای خود ما که مسلمان توایم

قبله‌ی‌ ما را کشاندی سویِ مشهد، در عوض 
بنده‌ی ناقابلِ شاهِ خراسانِ توایم  

عبدِ صالح بوده ای، بابَ الحوائج بوده ای 
ما هم آقا از مریدان عموجان توایم
 
مست بودیم از غدیرخم، دوباره عید شد 
تو، به دنیا آمدی مستی ما تمدید شد

از شبم کاش نگیری نفسی ماهِ مرا 
اشهدان علی ولی الله مرا 

ما که عمری دل در عشق اسیری داریم 
چه غم از آتش دوزخ که مجیری داریم
 
روزی ام را درِ این خانه نوشته است خدا 
بی سبب نیست که چشم و دل سیری داریم
 
راست گفتند که راه تو به خورشید رسد 
چه کسی گفته جز این راه مسیری داریم؟
 
آب نه، عین سراب اند پس از تو ادیان 
ما فقط ریشه در این خاک کویری داریم 

همه دیدند پیمبر چه وزیری دارد 
همه گفتند از این پس چه امیری داریم
 
بعد هر یا علی ام زمزمه یا زهراست 
بهتر از این چه مراعات نظیری داریم
 
هم ردیف دل دریا که به غیر از دریاست 
بهترین قافیه ی خانه ی مولا زهراست
 
سفره را باز کن ای شاه گدا آماده است 
سوره ی مائده نازل شد و ما فهمیدیم 

لب این برکه غذای دل ما آماده است 
اختیار سرِ ما دست دو ابروی علی است 

بکشان تیغ دو دم را که منا آماده است 
دردم این است که ای خواجه! مرا دردی نیست 

ورنه در دست طبیبان دوا آماده است 
باز هم بوی محرم همه‌ جا را پر کرد

هر که دارد هوس کرب و بلا آماده است 
ای که بر دشمنی ات بغض و حسد گشت شریک 

علی جان پسرَت گفت : گناهم ؟!
همه گفتند : أَبیک 

*علی جان! بهترین روز عمرت کدام روزه؟ 
اون روزی که رسول الله دستمو گرفت و بلند کرد و فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه ..عرض کرد آقا جان! بدترین روز عمرت کدومه؟ شونه هاش لرزید. کاش این سئوال را نمی پرسید...*

 زن را به پیش دیده ی شوهر نمی زنند