نمایش جزئیات

زمزمه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری

زمزمه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری

علی جانِ من آتیشم زدن
کدوم بی حیا جای قبرت رو دید

گرفته صدام به پیش چشات
 گُل من رو از خاک بیرون کشید

سر قبر تو جمع شدن شامیا
برات فاتحه میخونن نیزه ها

نمی‌خوان که دست از سرت بردارن
تو از بابا زودتر شدی سر جدا
امون ای خدا از این نیزه هااز این نیزه ها

* حالا اومده پا نیزه ایستاده، گفت:..*

عزیز بابا!حالا خوب بخواب
 ببین از غمت قد من تا شده 

بریده گلو به مادر بگو
 چطوری سرت روی نی جا شده؟

میگم سنگ نزن، باز داره میزنه
میگم سنگ نزن، این عزیز منه

چطوری ببینم میوفتی زمین
 چطوری ببینم سرت بشکنه

بازم میزنن تا تو بزم مِی
 میبینی دو دستم رو بین طناب

با مادر بسوز میبینی یه رو
سر باباتو پیش ظرف شراب

عزیز دل من تو روضه بخون
از اون بالای نیزه با چشمِ خون

بخون دندونای باباتو شکست 
یزید لعین با چوب خیزران

امون ای امون، تو روضه بخون، تو روضه بخون
لالایی لالایی،لالایی، لالایی، لالایی، عزیزم