نمایش جزئیات
«مدال قهرمانی »
عقل انسان مات از درک خصال زینب است
عشق مست از چشمه اشک زلال زینب است
دین احمد گر که کامل گشت با مهر علی
عصمت زهرا مکمل از کمال زینب است
اتّصال حق میّسر نیست بی عشق حسین
راه وصل عشق او در اتصال زینب است
گر بشارت داده در قرآن خدا بر صابرین
از طفیل شرح صبر بی زوال زینب است
سرّ اضمحلال کاخ کفر و بیداد یزید
بسته بر تصویب و حکم انحلال زینب است
ترجمان خطبه او گر شود صدها زبان
باز عاجز فهم ما از انفعال زینب است
روز عاشورا که زد گلبوسه رگهای گلو
گفت این تنها پسند ایده آل زینب است
داغ روی داغ دید و شکوه از گردون نکرد
این شهامت حاصل شیر حلال زینب است
خشت خشت شهر کوفه می دهد فتوا به حق
سر شکستن شمه ای از شور و حال زینب است
با نگاهش شیهه اسبان شود در سینه حبس
چون گشاید لب زبان خلق لال زینب است
از پی ابقاء قد قامت به هنگام نماز
هیجده سر بر فراز نی بلال زینب است
همچو زهرا شد قیام او مبدل بر قعود
این نشان کثرت رنج و ملال زینب است
تازیانه خورد و سر در نزد دو نان خم نکرد
این شکوه همت و راز جلال زینب است
لاف نبود گر بگویم در دیار صابران
یک مدال قهرمانی هست مال زینب است
ژولیده نیشابوری