نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ دهم محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی

روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا  علیه السلام اجرا شده شبِ دهم محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید امیر حسینی

ابی عبدالله راه افتاد هنوز چند قدم نرفته بود غرق در خداست داره میره سمت میدان خانم زینب دوید دنبالش..مهلاً مهلا..دید واینمیسته..گفت الان یه اسمی میارم یا بن الزهرا تا اسم مادرش اومد ایستاد پشت سرش رو نگاه کرد چه کنم زینب؟اومد دم اسب گفت: داداش پیاده شو مادرم وصیت کرده یادم رفت. از اسب پیاده شد. گفت: مادرم وصیت کرده، دستهاش رو حلقه کرد دور گردنِ داداش،داداش! سرت رو بیار بالا محاسن ابی عبدالله اومد رو سر زینب شروع کرد هی گلو رو بوسیدن...قربون گلوت برم عزیزم!
 
سوار بر اسب شد دوباره راه افتاد اما دید ذوالجناح قدم از قدم بر نمی داره.. ابی عبدالله پایین رو نگاه کرد دید محکم با همه وجودش پای اسب رو گرفته.. بابا یه بار دیگه بغلم کن، من میدونم دارم یتیم میشم ..چی کشیده ابی عبدالله. از اسب پیاده شد دخترش رو بغل کرد.
 گفت: بابا! من خیلی دیدم عمه صورتت رو میبوسه، من خیلی دیدم پیشونیتو میبوسه،من خیلی دیدم دستت رو میبوسه، من دخترم حواس جمعم.. خیلی حواسم به بابامه. من تا حالا ندیدم عمه گلوت رو ببوسه یکی به من بگه چه خبره؟ ..*

ز راه دور میدیدم گلویت عمه می‌بوسید
مگر آماده کردی بهر خنجر حنجر خود را 

«حسین...آه حسین...»

*حسین راه افتاد...*

 غریب و دلشکسته، کجا میری؟ 
با این نگاه خسته، کجا میری؟
 
غمِ تو دلم نشسته، کجا میری؟
راه گلوم و بسته، کجا میری؟

 از همه مایوسم گلوی تو رو می بوسم
 مرو عزیزم، عزیزم! زنده نمی مونم 

با این حالِ پریشونم، نرو عزیزم 
عزیزم نرو ،نرو،نرو 

به خاطر دلم نرو، جدایی سخته
نرو نرو..تموم حاصلم نرو 

به لب رسیده جونم، کجا میری ؟
بذار پیشت بمونم، کجا میری؟
 
یاور مهربونم، کجا میری؟ 
غصه هاتو میدونم، کجا میری؟ 

اینجا پُره از درده، پُره مرد های نامرده 
نرو عزیزم ،عزیزم بعد تو و عباس 

حال و روز حرم غوغاست مرو عزیزم 
نرو نرو بخاطر دلم نرو جدائی سخته نرو