نمایش جزئیات

روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی

روضه و توسل به ابن الکریم  حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام  اجرا شده شبِ پنجم محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی

دارم چی می‌بینم خدا
چقدر شلوغه قتلگاه
چه جوری خورده به تنت
این همه سنگ و نیزه، آه؟
«عمو جون، عموجون...»

سنگایی که رو سینَته
راه نفس ر‌و بسته بود
کی قبل از اون که من بیام
روی تنت نشسته بود؟
«عمو جون عمو جون..»

کاشکی دوباره چشم تو وا شه
با هم میریم‌ تا خیمه‌ها، باشه؟
اگه که شمر از رو تنت پاشه

آخه ببین چی سرت آوردن
سنگا همه ش به صورتت خوردن
عبا و عمامه اتو کی بردن؟!
«فدای زخمای تو یامظلوم...»

*"فَاَخَذَه و ضَمَّهُ إِلیه"وقتی دست به پوست آویزان شد...صدا زد: "یا عَمّاه! "عمو!برخی از مقاتل نوشتند:"فَنادیَ الغلام! یا اُمّاه! "مادر...مادر..."فَاَخَذَه و ضَمَّهُ إلیه"خودش تو گودی قتلگاه افتاده بود؛ نوجوان رو به سینه چسبانید..*

فک نمیکردم این جوری
حُرمت تو‌ شکسته شه
هرکی رسید بالا سرت
انقده زد که خسته شه...
«الهی بمیرم...»

یه پیروهن پاره عمو
برای تو مونده فقط...
هرکی اومد تو قتلگاه
یه چیزی دزدیده ازت...
الهی بمیرم...

*هیچ کی ناامید برنگشت...*

تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود
به هر که هرچه دلش خواست،حتی سر

*باشه،انگشتر عموم مال تو...
ولی انگشتش رو نبر....*

حالا به فکرِ نعلایِ تازه ان
ولی هنوز چشای تو بازه ان

*آخه راوی میگه:"بِطرفِِ خَفی..."با گوشه ی چشم،خیمه هاشو می پایید...*

حالا به فکرِ نعلایِ تازَن
ولی هنوز چشای تو بازَن
یه عده سمت خیمه میتازن

مردی میون قافله نیستش
تو خیمه جای هلهله نیستش
حرم که جایِ حرمله نیستش...

«فدای زخمای تو یا مظلوم...
سیدنا الغریب حسن جانم...»

*حالا امام حسن چی میگه؟*
سیدنا الغریب حسین جانم...

نغمه پرداز: مهدی زنگنه
شاعر: محمد رسولی