نمایش جزئیات

روضه وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاح مهدی سماواتی

روضه وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاح مهدی سماواتی

"السلام علیک یا علی بن الحسین یا زین العابدین یابن رسول الله" 

*بمیرم! تا غریب به چهل سال بعد از واقعه‌ی کربلا کارش همه گریه و ناله بود.هر جایی براش کربلا بود و هر روزش عاشورا..به هر بهانه‌ای گریه می‌کرد ناله می‌زد اشک می‌ریخت..*

به لب آه و به دل‌ خون و به لب، اشک بَصَر دارم 
شدم چون شمعِ سوزان، آبو آتش بر جگر دارم

*پرسیدن آقا به شما کجا خیلی سخت گذشت؟سه مرتبه فرمود: "الشام الشام الشام" بمیرم برا دلت مگه چه کردن؟؟*

دلم خون شد نخندید ای زنان شام بر اشکم
که هم داغ برادر دیده هم داغ پدر دارم

کند اختر فشانی آسمان دیده‌ام
دانم که بر بالای نیزه، هجده قرصِ قمر دارم

«حسین..»

عدو دست مرا بست و اسیرم برد در کوفه
نشد تا نعش بابم را ز روی خاک بردارم

«حسین..»

تمام عمر هرجا آب بینم اشک می‌ریزم
من از لب‌های خشک یوسف زهرا خبر دارم

*غذا می‌آوردن میل کنه تا چشمش میفتاد گریه می‌کرد..صدا می‌زد.."قُتِلَ اِبْنُ رَسُولِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ جَائِعاً" آب میاوردن بنوشه تا می‌دید گریه می‌کرد روضه می‌خواند..صدا می‌زد.. "قُتِلَ ابن رسول‌الله عَطشانا.."حسینو با لبِ تشنه کشتن..*

«حسین..»

از آن‌ روزی که ثارالله را کشتند لب تشنه
به یاد کام خشکش لحظه‌لحظه چشمِ تر دارم

*امان از اون لحظه‌ای که می‌دید گوسفندی رو می‌خوان ذبح کنن..جلو‌ می رفت با گریه سوال می‌کرد آیا آبش دادین یا نه؟می‌گفتن: بله آقا! ناله‌ اش بیشتر می‌شد 
می‌فرمود: کربلا پدر منو با لبِ تشنه کشتن..*

«حسین‌..»

از آن روزی که ثارالله را کشتند تشنه
به یاد کام خشکش چشمِ تر دارم

مسافر، کس چو من نَبود که همراه سر بابا
چهل منزل به روی ناقه‌ی عریان، سفر دارم

از آن روزی که بالا رفت دود از آشیانِ ما
دلی از خیمه‌های سوخته، سوزنده‌تر دارم

«حسین..»

"صلی الله علیک یا اباعبدلله..."