نمایش جزئیات

روضه وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی علی اخوی زاده

روضه وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ کربلایی علی اخوی زاده

گفت بزرگ این قافله کیه؟یه وقت دیدن یه خانوم قد خمیده داره میاد جلو.. چادر رو اینجوری انداخت رو بدن رقیه گفت: من غسلش نمیدم چرا غسلش نمیدی؟ گفت من دستم به مریض نمیخوره شاید واگیر داشته باشه من دست نمی‌زنم. گفت: زبونت لال، چی داری میگی. گفت: خانم پاها پره آبله است. چرا یه وری جون داده چی شده مگه پهلوش؟..*

 گفت: بابا!
 عمر دخترت بابا به نگاه تو بستگی دارد 
گر بر پای تو برنمی‌خیزم چند جایم شکستگی دارد

 *دختر زمین می‌خوره چطور بلندش می‌کنی شما؟ مخصوصاً اگر بدونی یتیمه گفت بابا تو که رفتی حرمت‌ها شکسته شد..*

 بگو اینقدر گله مندم نکنن  
تو خرابه غل و بندم نکنن
 
به خدا خیلی سرم درد می‌گیره.. چرا ؟؟
بگو از موهام بلندم نکند

 *وقتی دختر باباش از سفر میاد بغلشو وا می‌کنه خیلی راحت شیرین زبونی می‌کنه برا باباش.. گفت یادته از مدینه که حرکت کردیم اصلاً پای رقیه ات رو زمین نیومد. گفت: تو این محفل‌ها و این جاهایی که چادر می‌زدن اگر غریبه‌ای بود زود رقیه جان صورتش رو می‌پوشوند. گفت: بابا اینا همه تا لحظه‌ای بود که سایه ات روی سرمون بود..
 تا پرده را از رو طبق زد کنار، یه نگاه به این سر انداخت.. چه سری.. لب‌ها ترک ترکه چرا موهات سوخته است؟یه نگا کرد چقدر بد بریده این گلو رو... گفت: بابا !

 تقصیر حرارت تنور است 
این سوختگی زیر چانه
 
برخورده به من چرا نبوده
برخورد کسی مؤدبانه

 من که همه عمر رفته بودم
 تنها به مجالس زنانه 

رفتم وسط شراب خواران
رفتم تو بازار یهودیا
با نامحرم‌ها روبرو شدم

تا حرف کنیزی اومد وسط
خیلی چشم به راه عمو شدم

 آخ سرم بابا! 
از بس زدنم کمرم بابا..
 
«ای حسین..»