نمایش جزئیات
«هلال یک شب »
صوت قرآن تو صبرم را ربود از دل حسین
زان سبب سر را زدم بر چوبه محمل حسین
من ز طفلی بر سر دوش نبی دیدم تو را
از چه بگرفتی کنون بر نوک نی منزل حسین
این تویی بالای نی ای آفتاب فاطمه
یا شده خورشید گردون بر زمین نازل حسین
می خورد بر هم لبت گوئی تکلم می کنی
گاه با من ، گه به طفلان ، گاه با قاتل حسین
ای هلال من ز بس در خاک و خون پوشیده ای
دیدنت آسان ، شناسایی بود مشکل حسین
اختیار دیده را پای سرت دادم ز دست
ترسم از اشکم بماند کاروان در گِل حسین
با تنت در قتلگه بنشسته جانم در عزا
با سرت بر نوک نی الفت گرفته دل حسین
با تمام دردها و غصه ها و رنج ها
نیستم آنی ز طفل کوچکت غافل حسین
هر چه پیش آید خوش آید ، سینه را کردم سپر
با اسارت نهضتت را می کنم کامل حسین
سوز و شور میثم بی دست و پا را کن قبول
گرچه شعرش هست نزد تو ناقابل حسین
حاج غلامرضا سازگار