نمایش جزئیات

روضه وتوسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی

روضه وتوسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی

*قربون اون آقای کریم و مهربانی بشم خبر رسید بهش یه کاروانی برا تجارت رفته سمت چین تو راه راهزن ها بهش حمله ور شدند.. همه دار و ندارشون رو بردند. خبر رسید به امام مجتبی تاریخ نوشته.. غصه دار و محزون روی زمین نشست فرمود: الان پولی در دست ندارم بتونم کمک کنم عبا رو از روی دوش انداخت گفت:  هر چقدر می‌خرند برید بفروشید بتونم گره از کار دوستان باز کنم.گفتند: آقا این لباس تنتونه.. فرمودند: ما طاقت نداریم دوستامون رو گرفتار ببینیم.. 

قربونت برم آقای کریم قربون اون جیگر پار پاره ات برم. میگن لخته های جگر از حلقوم مبارک جاری شد.. مقتل نوشته رنگ طشت تغییر کرد. در یکی از مقاتل نوشته اینقدر کریم بوده تا فهمید ابی عبدالله فهمیده داره میاد سمت حجره امام مجتبی یه نهیبی زد.. گفت طشت رو بردارید. به اون زن ملعونه خطاب کرد زود برو الان داداشم برسه یه بلایی به سرت میاره... 

تا خواهرش فهمید امام‌مجتبی به این‌ روز افتاده هی به سرش میزد کاری ازش برنمیومد. دید با یه صدای خفیف امام حسن داره زیر لب یه‌ حرفی  میزنه..این صورت رو برد نزدیک صورت برادر..هی دید زیر لب میگه.. وا امّاه..
آقا جان شما حالتون مساعد نیست یاد مصائب مادر رو زنده نکن حالت بدتر میشه ..فرمود: زینب جان! حسین جان!  من تو کوچه بودم..امکان رد شدن دو نفر  همزمان تو کوچه نبود مادر از هر طرف که میخواست رد بشد نمیتونست..*

به هیچکس نگو که خورده ام زمین
به هیچکس نگو عزیزم آفرین.. 

حسن تو چادر مرا تکان بده 
جلو بیفت راه خانه را نشان بده 

به وقت رفتن از خانه او با خود مرا می برد 
ولی در وقت برگشتن من او را خانه آوردم