نمایش جزئیات
روضه و توسل ویژه اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاجمهدی سماواتی
صلی الله علیک یا اباعبدالله...
*گفت عطیه برو ببین چه خبره، صدای زنگ قافله داره میاد، رفت و برگشت اومد گفت جابر! صاحبِ خونه داره میاد...*
ز جا برخیز جابر دلبر جانانه می آید
قدم از خانه بیرون نِه که صاحبخانه می آید
ز جا برخیز و خود را کن مهیّا بهر استقبال
که از ره بلبل و شمع و گل و پروانه می آید
ز جا برخیز جابر دلبر جانانه می آید
ز جا برخیز و زينبِ بی خانمان بنگر
شده لبریزش از خونِ جگر پیمانه می آید
سکینه یک طرف زينب ز یک سو فاطمه یک سو
سر قبر حسین آن گوهر یکدانه می آید
به پا شو حجت حق سید سجاد را بنگر
که از بزم یزید و زاده ی مرجانه می آید
*همین که نزدیک شدن اونقدر تحمل نکردن، اجازه ندادن ناقه ها رو، رو زمین بخوابانند، مثل برگ خزان ریختن رو زمین..*
هر یکی سوی مزاری میدوید
هر یکی قبری در آغوش میکشید
لیک یک بانوی قد خمیده ای
قد خمیده مو پریشان خسته ای
گفت یا رب من چه سازم یا کریم
رو سوی قبر که سازم یا رحیم
ناگهان آمد به خود با شور و شِین
دید بنشسته سرِ قبرِ حسین
یا حسین زینبت آمد ز سفر
بر سر قبر تو ای تشنه جگر
آمدم عقده ی دل باز کنم
با تن بی سر تو راز کنم
حسین من!
ارغوانی شده رنگ رویم
شد سپید از غم و داغت مویم
آنچنان رنج اسیری دیدم
سیر از زندگی ام گردیدم
«حسین جان...»
هر روزِ این چهل روز بوده مرا چهل سال
میسوختم همیشه میساختم هماره
«صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله»
.