نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مجید بنی فاطمه

روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مجید بنی فاطمه

روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
سال ها منتظر روی برادر بودم

روی قبرم بنویسید جدایی سخت است
این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است

 یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم
سال ها می شود از پیرُهنش بی خبرم

روی قبرم بنویسید ندیده رفتم
با تن خسته و با قدِّ خمیده رفتم

بنویسید همه دور و برم ریخته اند
چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند

*هی روضه ها داره برات تداعی میشه. وقتی بی بی وارد قم شد مردم سر از پا نمی‌شناختند.. گفتن دختر امام اومده خواهر امام اومده همه با دسته گل اومدن بدرقهٔ بی بی، تاریخ اینجا یک طوری یاد می‌کنه. هم مردم قم هم مردم ایران افتخار می‌کنن از بالا پایین خانه ها گل پایین می‌ریختن گفتن خواهر امام احترام داره دختر امام احترام داره..*

آی بنویسید همه دور و برم ریخته اند
چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند

بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد 
به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد 

چادرم دور و برم بود به پایی نگرفت 
معجرم روی سرم بود به جایی نگرفت 

*حالا خودش داره روضه میخونه..*

من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟
من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا؟

* تو گودال بود بدن بی سر دید.. تا حالا  جلو بچه ها کسی نتونسته بود بشنوه کسی با زینب بلند حرف بزنه. زینب تو گودال جلو بچه ها کتک خورد، جلو بچه ها ناسزا شنید، یه زینبی میگم اما یادت باشه یه کاری تو شام کردن گودال یادش رفت..فقط همین و بهت بگم یه کاری کردن که زین العابدین تا طرف سلام داد دید می‌شناسه
 گفت :یه سوال؛ پول داری یا نه ؟؟ بله آقا جان.. فرمود؛ بِده این نیزه داران, سرها رو جلو ببرن آخه آنقدر به بهونه ی سرها به ناموس ما نگاه نکنن.. 
 
«حسیـــن...»

ای سر بُریده بال و پرم را نگاه کن 
داغی که مانده بر جگرم را، نگاه کن

پاشو کمک بده تا سوار شتر شم 
نامحرمانِ دور و برم را نگاه کن