نمایش جزئیات
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج رضا نادری
"اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ"
این روزها که دیدن تو کیمیا شده
این خانه بی نگاه تو دارُالعزاء شده
*فاطمه جان! قربونت برم همسرجوان علی، خانوم علی، قدکمان علی، چی میخوای بگی آقا جان؟ نگاه توصورت فاطمه میکرد. فاطمه جان!..*
باور نمی کنم چقدَر آب رفته ای
حتی برای ناله لبت بی صداشده
*حتی سلام کردنتم با اشاره است بانوی من، گفت: فاطمه جان شرمندهام..
شرمنده ام که بودم و پای غریبه ها
با شعله های سرخ در این خانه واشده
*مگه میتونم فراموش کنم اون لحظه ای که یه عده نامرد ریختن تو خونه...*
شرمنده ام که بودم و نامحرمان شهر
طوری به در زدند که از هم جدا شدی
فاطمه جان!
فهمیده ام چه بر سرت آن روز آمده
از وضع چادری که پُر از رد پا شده
فاطمه جان!
وقت نفس کشیدن تو این صدا چیست؟
این استخوان سینه چرا جابجا شده؟
* سرفاطمه رو به زانو گرفته..*
پرستوی شکسته بال و پر
نرو شبونه با چشای تر
تو رو خدا بمون پیش حیدر
ای یاور من..
تومی کُشی منو از این غمها
تو که بِری علی میشه تنها
به جون زینبت بمون زهرا
تو در بَر من...
حسن هنوز از کوچه دلگیره
زینب داره از غصه می میره
پاشو حسین بهونه می گیره
برای مادر..
چشای اهل خونه گریونه
پاشو دل علی پریشونه
موهای زینب و بزن شونه
فاطمه جانم...
کاشکی برام خطر نمی کردی
تو سینه اتو سپر نمی کردی
آماج میخ در نمی کردی
کاشکی در خونه نداشت مسمار
نمی دیدی تو این قدر آزار
خون تو مونده رو در ودیوار
ای یاور من..
شکسته چون به پشت در پهلوت
ردِ غلاف مونده روی بازوت
چرا کبوده گوشه ی ابروت
خرابِ خیلی فاطمه حالم
مثل تو من ببین بد احوالم
*یادم نمی ره..*
تو کوچه می دویدی دنبالم
فاطمه جانم فاطمه جانم
*یادم نمی ره اون ساعتی که عبامو می کشیدی می گفتی کجا می برید پسرعموم علی رو، قربون اون بچه هایی برم مثل اسپند تو آتیش بالا پایین می پریدند اینطرف رو نگاه می کردند یه عده نامرد ریسمان به گردن بابا انداختن. اون طرف نگاه می کردند یه عده نانجیب ریختند سر مادر...*
دنبال حیدر می دوید
از پهلویش خون می چکید