نمایش جزئیات
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳ به نفس حاج احمد واعظی
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ;
از آن روزی که سامان داد هستی کلِّ دنیا را
کسی نشناخت زهرا را، سَلامُالله عَلَیها را
سَلامُالله عَلَیها، کیست این خورشید بیپایان؟!
که روشن کرده از خاک قدومش چشم دنیا را
سَلامُالله عَلَیها، از صلاة او چه میدانیم
که خسته کرده تسبیحات او پشت مصلّیٰ را
*جان عالم به فدایت بی بی جانم
کدام نماز! نمازی که وقتی میایستاد به نماز خداوند این عالم همه بالایی ها را صدا میزد "یاملائکتی انظرو الی امتی فاطمه" نگاش کنید آنقدر به محراب و به نماز ایستاد.که به تعبیر فرزند ارجمندش پاهای مبارکش ورم کرد. اومدن پیش رسول خدا آقا جان این انواری که ما میبینیم خورشید که خورشیده ماه ماه اینا چیه با سه رنگ گوناگون سفید، زرد، قرمز، صبح، ظهر، مغرب،این چه نوریه تمام مدینه را پر میکنه ؟نوری که از در و دیوار عبور میکنه حاشیه شهرم میدیدن.همه میدیدن .فرمود: فاطمه ام به نماز میایسته نور، نور فاطمه زهرا ست .ای خدا اینا را دیدن انوار و دیدن این که میگم همه جا اگه از پشت دیوار میگه رد میشدن از اینور دیوار مشخص بود فاطمه زهرا اونور دارن رد میشن،خانه ایی که منبع نوره.. نور حضرت صدیقه کبری...*
چه خلوصی چه خضوعی چه خشوعی است تو را
که خدا فخر نماید به نماز سحرت،
سلام الله علیها سَلامُالله عَلَیها، از صلاة او چه میدانیم
که خسته کردهست تسبیحات او پشت مصلّیٰ را
*تسبیحاتی که بعد نماز میخونید فوق العاده هست.از مصادیق کسی که جزو کسانی هست که به تعبیر قرآن کریم ذاکرینند به ذکر کثیر گفتن حضرت فرمود :اونایی که تسبیحات مادر مارو میگن. حضرت فرمود: نمازی که با تسبیحات مادرم فاطمه باشه از هزار رکعت نماز برام عزیزتره..بعد این روزا میآمد اُحد خمیده آرام آرام مینشست بلند میشد دوباره چند قدم مینشست با هزار زحمت،مدینه کجا احد کجا..کنار قبر عمو جانش حمزه سید الشهدا علیه السلام مینشست گریه میکرد دردل ميکرد و اولین تسبیح، یادگار حضرت صدیقه هست که از خاک قبر عمو جانش حمزه از احد برداشت گل درست کرد و تسبیح ..*
سَلامُالله عَلَیها، آنقدَر کوریم از قدرش
که پیش شأن کوثر عقل خالی میکند جا را
تَعالَی الله ندادند از مقاماتی که او دارد
نه هاجر را، نه سارا را نه مریم را نه حوّا را
من از خاکم به تو وا مانده ادراکم تو از نوری
خدا از خاک بر دارد به اسم اعظمت ما را
خود زهرا بماند تازه باید دید در محشر
شفاعتهای گرد چادر ام ابیها را
بهارش گم، مزارش گم ،مقامش گم،
حضرت فرمود: مادر ما سرّالله اعظمه
هیچ کی جز خودشون هیچ کس تو این عالم به ذره ایی از اون مقامات، اون جایگاه، اون مرتبه رو نمیدونه.. فاطمه منت سر ما گذاشتند که بشینی بگی وای مادرم ..خوش بحال هر کسی برای این مادر گریه میکنه .به خدا هرکی به مجلس بی بی راه نداره. اگر چه ظاهرأ در بازه اما اینجوری نیست شبای احیاء همه مسجد میرن قرآن سر میگیرندعاشورا همه هیئتی اند اما فاطمیه مادریا فقط باید بیان مادرم مادرم مادرم..*
بهارش گم، قرارش گم، مقامش گم،مزارش گم
خدا رو میکند یک روز این پنهان پیدا را
آره اون روز که میاد ، تمام همه هستند از اول تا آخر تو اون روز وانفسا، تو اون روز واویلا، تو اون روز آنچنانی، هیچ کی به هیچی مادر از بچه بچه از مادر خواهر از برادر همه از هم فراری، همه به فکر خود واویلا،ناگهان ندایی میاد یا اهل محشر "غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ" چشاتونو بندازین پایین،چه خبره؟.
*فاطمه میاد حضرت صدیقه وارد محشر میشن همه پیاده همه روی پا همه ایستاده همه هراسان و وحشت زده ،خانم سواره ناقه، مهار ناقله اش بدست بهترین های بالا،بی بی جانم....،بی بی جان*
من از اول بدنیا آمدم تا فاطمی باشم
بدون او نمیخواهم نه دنیا را ،نه عقبی را
*چجوری دلشون اومد..اونقدر هیزم آوردن.فکر نکن فقط،در رو خواستن بسوزونن اشتباه نکن.جوری هیزم جمع کردن کل خونه رو، رو با اهل خونه رو بسوزونن..*
*گریه میکنید نوش جونتون ،براش بلند گریه کن دلت سوخت اشکتم نیومد ناله بزن براش..نتونستن بچه هاش ،بلند گریه کنن همسایه ها شکایت کردن.بچه ها آستین به دهن گرفتن و بغض کردن*
آه از آن روزی که غم جا در دل دنیا گرفت
آسمان را دود از آن آتشِ عظما گرفت
حضرت حق، هستی خود را به حیدر داده بود
پشت درب خانه، هرچه بود از او یکجا گرفت
*پیش چشمای علی افتاد و هی صدا میزد فضه بیا وامان امان امان..*
لحظه ای که فاطمه افتاد بر روی زمین
جبرئیل از،عرش آمد دست مولا را گرفت
خانه پر بود از حرامی ها و مادر پشت در
فضه آمد برسر زانو سر زهرا گرفت
چشم خود را بازکرد و گفت فضه... کو علی؟
باز هم اول سراغ از حضرت مولا گرفت
گفت بانو ریسمان بسته اند بر دست علی
بردن آقا رو
این خبر جان از،تن صدیقه ی کبری گرفت
*فضه کمکم کن آقام تنها مونده زیر بغلاش رو گرفت آروم بلندش کرد راه افتادن ..*
یاعلی گفت و زجا برخاست و قامت راست کرد
پای تا سر درد بود و دامن مولا گرفت
نمیذارم آقامو ببرید اونهمه بی حیا یطرف
آن جماعت یک طرف زهرای اطهر یک طرف
*یابن الحسن ببخشید آقا....*
هرکه هرچه بود در دستان خود بالا گرفت
پیش چشمحیدر کرار زهرا را زدن
درد از هر سو به جسم فاطمه مأوا گرفت
*هرکاری کردن نتونستن جدا کنن اون بی حیای حرامی عصبانی شد همه رو بسیج کرد بزنید زهرا رو..جوونا ریختن سر مادر نه یه نفر نه دو نفر..خانمی که پشت در کشتنش دوباره تو کوچه ریختن سرش ..وای مادرم.. همینقدر برات بگم کاری کردن با مادر که امام باقر علیه السلام فرمود: مادرم به هیچ سمتی نمیتونست بخوابه..از یطرف پهلو آزرده هست این طرف سینه سوراخ و مجروحه سر و صورت بهم ریخته.. کتف و شونه و پشت آسیب دیده..امامحسن میگه اگه میخوابید نشسته سعی میکرد بخوابه. بین همه اوناییکه داغدار مادرن ینفر فرق میکنه...*
خاطرات کوچه رو سرم آواره
من و مادر تنها ...بسته راهِ چاره
منو چشمی نمناک ،ضرب دستی ناپاک
مادرم خورد زمین، جگرم شد پاره
*حرف های ناروا زد مادرم هی عقب میرفت
او بی حیا خشمگین جلو میومد مادرم به دیوار کوچه رسید.*
حرف های ناروا زد، روسر مادرم داد میزد
حرف های ناروا زد،مادرم را بی هوا زد
دیدم افتاد رو زمین..
*خدا عذابشون رو زیادکنه دست بلند کردن و بی هوا زدن یادگرفتنو بعضی های دیگه هم همین کار رو کردن یه روزی یه دختر کوچولو رو هم همینجوری زدن ...این دستای کوچولوش رو میگرفت بالا بی هوا بیشرف جوری، زد*
بابا دخترات و تک به تک زدن
روی زخم ما نمک زدن
عمه زینب و کتک زدن
«حســــــین...»
*همینجوری که دستات بالاست بزار بالا بمونه ..خدای ابی عبدالله،خدای رقیه،
خدای حضرت زهرا،خدای اهل بیت علیهم السلام.. عجل لولیک الفرج..*
برچسب ها
- فاطمیه
- حاج احمد واعظی
- حضرت زهرا
- متن روضه حضرت زهرا
- متن روضه حضرت فاطمه
- متن روضه شهادت حضرت زهرا
- متن روضه جانسوز
- متن گریز روضه حضرت زهرا
- متن روضه شهادت حضرت فاطمه
- متن روضه برای شهادت حضرت فاطمه
- متن روضه برای شهادت حضرت زهرا
- متن روضه برای ایام فاطمیه
- واعظی
- متن روضه های احمد واعظی
- فاطمیه 1402
- فاطمیه سال۱۴۰2
- احمد واعظی
- روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها