نمایش جزئیات

متن روضه شام غریبان-حاج حسن خلج

متن روضه شام غریبان-حاج حسن خلج

از تو صحرا با صدای زنگ اُشترا به پا خواست

همگی بیایید سوار شید كاروون راهی صحراست

میون لشكر اعدا دیگه زینب تك و تنها

سوار ناقه ها كرده همه بچه های زهرا

ببینید از روی ناقه همه ی چشم ها به زینب

 


حالا همه سوارند از اون بالا دارند نگاه میكنند،این عمه یه روزی سوار ناقه شده،نمیدونی چه جوری سوار شد،چه شوكتی،بنی هاشم ،جوانها بازو به بازوی هم دادن،نیمه ی شب یه دیوار درست كردند،یه وقت سایه ی عمه مون رو كسی نبینه،عباس اومد زانو گرفت،علی اكبر اومد محمل گرفت،خود حسین علیه السلام زیر بغلای بی بی رو گرفت،حالا اهلبیت دارند از بالای ناقه ها نگاه میكنند،عمه تنها مونده پایین،چه جوری میخواد سوارشه؟

 


ببینید از روی ناقه همه ی چشم ها به زینب

چه جوری میخواد سوار شه رحم كن خدا به زینب

روی گونه اشك نم نم رو به گودال میگه با غم

پاشو از جا غیرت الله خواهرات بین نامحرم

 


اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ

 


دارم میرم داداش

 


اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

 


دل اهلبیت شور میزنه،بالاخره زینب چه میكنه؟لشكر ایستادند،یه وقت دیدند عوض اینكه زینب به سمت ناقه ها بیاد، دوید سمت گودال،داداش چه خاكی به سرم بریزم،خودش رو اندخت رو بدن برادر،وای،لباهارو گذاشت بر اون رگ های بریده، حسین......