نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج رضا گرمابی

روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج رضا گرمابی

"لا حول و لاقوة الا بالله العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر" 

ام البنین شدم که شوم یاور حسین 
تا گل بیاورم، بشود پرپر حسین 
قصدم نبود اینکه شوم مادر حسین 
هستند دختران علی در بر حسین 
هستند مثل مادرشان مضطر حسین 

*وقتی میخواست کاروان حرکت کنه، دیدن ام البنین اومد زانو زد جلو ابی عبدالله..*

عهدی ست بین ام بنین و خدای خود
غیر از رضای دوست نخواهم برای خود
من دل نبسته ام به دلِ بچه های خود
اصلا حسین و زینب و کلثوم جای خود
عباس من فدای علی اصغر حسین

گفت آقا..
شرمنده ام نشد سپر مجتبی شوند
قسمت نبود زودتر از این فدا شوند
حالا بناست راهی دشت بلا شوند
حتی اگر که تک تک شان سر جدا شوند
جای گلایه نیست، فدای سر حسین
هر چند او دگر پسر خویش را ندید

*الهی قربونت برم مادر یا ام البنین، بخدا خیلی از تو این روضه حاجت گرفتن، اگر کاری داشتن گره خیلی کوری داشتن به دست با کفایت ام البنین حاجت گرفتن، مادر ابالفضله، مگر میشه نگاه نکنه..*

هر چند او دگر پسر خویش را ندید
اما غمین نبود که عباس شد شهید 

*برا این غمگین نبود که عباسشو کشتن..*

دق کرد بعد از آنکه به او این خبر رسید 
بودند دیو و دد همه سيراب و میمکید 
خاتم ز قحط آب لب انور حسین 

کارش دگر نشستنِ در آفتاب شد
آب زلال در نظر او مذاب شد
شرمنده ی نگاه غریب رباب شد
از اینکه هم قبیله ی شمر است آب شد
رو میگرفت نزد دو تا خواهر حسین 

دیگر مدینه خنده به لب های او ندید 
او نیز مثل زینب کبری قدش خمید 
گرچه صبور بود کم آورد تا شنید
یک مرد بی حیا وسط مجلس یزید
با دست اشاره کرد سوی دختر حسین 

شام یک محشر کبری ست، کجایی عباس؟
خواهرت بی کس و تنهاست، کجایی عباس؟ 
به نوامیس خدا پیر و جوان خندیدند
آستین معجر زن هاست، کجایی عباس؟
 
گاهی از طشت غضب کن که نگاهم نکنند
بی حیا روبروی ماست، کجایی عباس؟