نمایش جزئیات

روضه و توسل به امام هادی علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج رضا گرمابی

روضه و توسل به امام هادی علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج رضا گرمابی

آجرک الله یا مولای یا صاحب الزمان (عج)

ای طبیبا نظری کن دل بیمار مرا 
آنقدر گریه کنم تا بخری بار مرا 
قدر یک سال فقط گریه بدهکارم من
 کرمی کن بپذیر عمر بدهکار مرا 

پهن کردم سر راه تو بساطی ای دوست 
تا که رونق دهد احسان تو بازار مرا 
پرده پوشی تو پایم به حرم وا کرده
 به کناری نزدی پرده ی اسرار مرا

 *اگر این پرده کنار بره نمیذارید من برای شما روضه بخوانم اما قربون شما برم آبرومو حفظ می‌کنی یابن الحسن*

پرده پوشی تو پایم به حرم وا کرده 
به کناری نزدی پرده ی اسرار مرا
 
گردنی کج سرِ پایین به پناه آمده‌ام 
آخر سال تو سامان بدهی کار مرا
آمده ام تا که بگویم به خودم بد کردم
تا که اسباب شفاعت کنی اقرار مرا

 سامرا روضه به پا می‌کنی آقا تنها 
یاری خویش ببر دیده خون بار مرا 
چقدر بی‌ادبی شد به امام هادی
 سخت کرده به خدا روضه ی او کار مرا

 جای معصوم مگر بزم شراب است آقا 
گوش کن روضه ی این قلب عزادار مرا 
تو خودت گفته‌ای خون گریه کنم
 هرجایی که بگویند غم عمه بی یار مرا

 *آقا با دست بسته بردنت حق داریم گریه کنیم.. مجلس می بردنت حق داریم گریه کنیم..ظرف شراب تعارفت کردن حق داریم برات گریه کنیم..اما آقا شما مرد بودی آقا قربونت برم بمیرم برای عمه جانت یه سر طنابو بستن به امام زین العابدین یه سر طنابو بستن به بازوی زینب بچه‌هایی که روی خار دویدند بچه‌هایی که عزادارن رسیدن..*

 وسط بزم شراب عمه ی ما گیر افتاد
 گفت یا رب برسان میر و علمدار مرا 

خواهرت بی‌کس و تنهاست، کجایی عباس؟
 شام یک محشر کبراست، کجایی عباس؟

به نوامیس خدا پیر و جوان خندیدند 
آستین معجر زن‌هاست، کجایی عباس ؟

اگر ز زهر جفا سوخت نازنین بدنت
ولی یک نیزه نخورده به استخوان تنت
ندید پیکر تو زخم و سر بریده نشد 
ز سمِّ اسب نگشته است پاره پیراهنت

*آره جای سالمی براش نذاشتن گفتن امیر به ما بهتر نظر کن صله بده مگر شما ده نفرچه کردید؟ گفت: ما اسبامونو نعل تازه زدیم انقدر رو بدنش رفتیم و آمدیم ..*

هزار شکربرایت کفن مهیا بود
حصیر مردم صحرانشین نشد کفنت
 عدو به مجلس میخانه‌ها تو را آورد
 ولی به خنده نزد چوب بر لب و دهنت

 *هر چوبی که بالا می‌رفت دست بچه‌ها می‌اومد بالا تا چوب پایین میومد به سر می‌زدند..*

 چوبی به لبت نشسته دیدم
دندان تو را شکسته دیدم 
دنیا به سرم خراب دیدم
 دور سر تو شراب دیدم