نمایش جزئیات
روضه _ حضرت زینب كبری سلام الله علیها_حسین سیب سرخی
"اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ"
*بی بی جان! خوش به حال اونایی كه اومدن مدافع حرمت شدن،دیگه نمی خوان ببینند یه بار دیگه اسیری بكشی زینب*
"اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ <اَبَداً> ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"
*امام زمان رو دعوت كنیم*
بیا ای دلیلِ دعایِ همه
و مقصودِ آقا بیایِ همه
جدا هستی از ما و همراه ما
غریبِ همه آشنایِ همه
اگر از صدایم بدت آمده
صدایت زدم با صدای همه
گره خورده کار دلم چاره کن
ای آقای مشکل گشای همه
بدون تو ای شادی روزگار
جهان گشته ماتم سرای همه
نگاه پر از اشک روز و شبت
دخیل است در گریههای همه
همه چشم شان سمت دستان توست
که امضا شود کربلای همه
یکی بین روضه صدا زد حسین
نوشتند آن را به پای همه
*روضه ی زینب بخونم،كجا دلتون رو بردم؟ امام صادق می فرمایند:هرجایی كه مصیب جد ما حسین بر شما غلبه كرد،هر جایی كه جیگرت آتیش گرفت، خواستی حسین رو صدا بزنی آه بكش. آروم آروم می خوانم هر جایی دیدم دلت آتیش گرفت دلت رو می برم گودال*
نهاده ام به روی سینه كهنه پیروهنت
ز پیروهن بشمارم جراحت بدنت
به وقت مردن خود هم نمی برم از یاد
زمان رفتن از خیمه ای نیامدنت
*داداش*
دلم هوای تو كرده تو را صدا بزنم
به شوق دیدن تو سر به كربلا بزنم
بیا به دیدن خواهر مقابلم بنشین
كه پیش روی تو هی ناله،دست و پا بزنم
*می خواد دست و پا بزنه زینب،برا چی؟غروب عاشورا،یه نگاهش به سمت خیمه ها بود،یه نگاهش سمت گودال بود،زینب هروله كنان هی به سمت خیمه ها می رفت،هی به سمت گودال می رفت،توی گودال چه تصویری دید؟آخ حسین*
دگر تو نیزه نزن بس كه از سنان خورده
مگر ندیده ای كه نیزه از دهان خورده
هزار تیر به قد كمانش افتادند
همین كه دیر رسیدم به جانش افتادند
نفس نفس زدنت را تو از گلو ننداز
برات آب میارم به شمر رو ننداز
جواب گریه ی من خنده های قاتل شد
تو رفتی و حرم تو پر از اراذل شد
تو رفتی و همه ی حس مادری ام رفت
میان ولوله ی خیمه روسری ام رفت
بگو چه كار كنم من مجال دیگر نیست
قسم به جان تو گودال جای مادر نیست
بگو چه كار كنم تا كه دست بر دارند
هنوز نقشه ی دیگر به زیر سر دارند
{تن شهید من و نیزه و چهل تا نعل
بگو چه كار كنم ای غریب من با نعل}
طناب را چه كنم من رباب را چه كنم
بگو كه یك تنه بزم شراب را چه كنم
میان كرب و بلا قتل صبر هم دیدم
كنار خیمه ی تو نبش قبر هم دیدم
تو رفتی و همه ی حس مادری ام رفت
میان ولوله ی خیمه روسری ام رفت
*گفت:عبدالله بستر منو بیار به زیر آفتاب بینداز،گفت:زینب! چرا اینجوری داری حرف می زنی؟ساعات آخر بی بی زینب بود. خانم بسترش رو میان آفتاب داغ انداخته بودن،گفت:می خوام ساعات آخر عمرم مثل داداشم زیر آفتاب گرم كربلا جون بدم.گفت:نزدیك شدم دیدم بی بی از دنیا رفته،نزدیك شدم دیدم بی بی یه چیزی رو روی سینه اش گرفته،دستاش رو كنار زدم،دیدم پیراهن خونی ِ برادرش حسین، حسین......*
یا حسین، دنیا
بدون عشقت نداره، معنا
با تو پر می گیرم سمت خدا
می رسیم به قافله ی شهدا
سوی كرب و بلا
من بی تو یا حسین،آواره ام به خدا
بی چاره ام به خدا
نوكر ِ تو نباشم،هیچ كاره ام به خدا
كلُ یوم ٍ عاشورا،كلُ ارض ٍ كربلا