نمایش جزئیات
روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم۱۴۰۳ به نفسِ حاج حیدر خمسه

رها کنید دگر صحبت مداوا را
فراق اگر نکشد وصل میکشد ما را
تمام عمر تو ما را نظاره کردی
و ما ندیده ایم هنوز آن جمال زیبا را
شراره های دلم اشک شد ز دیده چکید
ببین چگونه به آتش کشیده دریا را
*روضه این شش ماهه به جگر این آقا خورد یه بار منت کشید...*
آقا!جنون کشیده به جایی مرا که نشناسم
طریق کعبه و بت خانه و کلیسا را
نسیم صبح ز راهی که آمدی برگرد
ببر سلام ز من آن عزیز زهرا را
*از این شب برای آقا صدقه کنار بزارید
از امشب آب رو بستن.روضه خون های قدیمی شب هفتم به بعد به مردم میگفتن از امشب تا عاشورا آب فقط برای رفع عطش بخور..سیر آب نخور ..بچه ها سهم شونو میاوردن برای رباب..*
چقدر نیزه بلند است نیفتی پسرم
چنگِ این حرمله ی پست نیفتی پسرم
هر طرف رفت سرت دست به آن سو بردم
نیزه دار تو بود مست نیفتی پسرم
* آدم مست حالش روبه راه نیست چند تا از این مستها خوردن به آل الله.یکیشون به رباب خورد یکی به زینب خورد....مست بود...دهان آدم مست چاک و بست نداره دشنام میداد..*
پسرم در سفر شانه به شانه شده ای با عباس
به تو حالا نرسد دست نیفتی پسرم
*گفت علی جان...*
*قاسم گفت عمو یعنی اینقدر جلو میان که علی اصغرم هم میبرن؟گفت کجایی قاسم اینا میان تا خیمه زنها معجرها رو از رو سرا میبرن...*
کاش با روسری غارتی من قدری
روی نی دور تو میبست نیفتی پسرم
بیشتر جای خودت را سر نی محکم کن
سفر شام به پیش است نیفتی پسرم
*رباب نگران علی نبود گفت یه مو از سر خودت کم نشه..بچه روخاککردن..جنگ تمام شد..غروب بود...قافله ها سرهایی رو که گیر آورده بودن مراقب بودن کسی ندزده جایزه میدادن.یه قافله سر گیرش نیومدیه حرومی اومد گفت: به من پول بدین کمکتون میکنم سر گیر بیارین پولش دادن بگو چکار کنیم گفت دیدم...علی رو که زدین حسین رفت پشت خیمه ها...یکی گفت فهمیدم لشکرو برداشت ...نیزه ها رو کنار میزدن.دم خیمه ها رسیدن...عمه شما اومد دم در گفت مگه جنگ تموم نشده.چرا تمومش نمیکنید همه مونو کشتین ..از زینب رد شدن گفت رباب ببرین فهمید.رفتن پشت خیمه ها نیزه ها رو تو خاک میزدن یه نیزه خونی اومد بیرون....حرومی خاک و میکندی خاک و نکند بانیزه آورد بیرون..رباب افتاد ...سکینه افتاد...رقیه افتاد...*
شب و روزا بی تو سر نمیشه..
بدتر از این میشه بهتر نمیشه...
دلمو به گهواره اش خوش نکنید
اینا واسم علی اصغر نمیشه
حرمله وصله ی جونمو گرفت
عصای قدِّ کمونمو گرفت
آخه من چندتا دیگه پسر دارم
حرمله یکی یدونه امو و گرفت
*حاجت دارا ،گره سخت دارا،مراجع میگن ماهر وقت گره کور به کارمون میفته میریم دامن شش ماهه رو میگیریم..*
این یه بند خودتو نشون بده
اشک ابر تو مگه یادم میره
قتل صبر تو مگه یادم میره
کفن و دفن تو اگه یادم بره
نبش قبر تو مگه یادم میره
راستی خندون شدنت مبارک
مرد میدون شدنت مبارک
گریه کردی و همه کل کشیدن
رجز خون شدنت مبارک
*شب شد همه رو خوابوندن.عمه جان سادات گفت: برم گودال ببینم چه بلایی سرش آوردن .رقیه هم خوابوند.یخورده هم از بچه ها دور شد. صدا جیغ یه نفر همه رو بیدار کرد.برگشت گفت کی داد زد بچه ها بیدار شدن؟ گفتن خانم ربابه...اومد بالاسر رباب عوض اینکه کمکم کنی ...همه بچه ها بیدار شدن..گفت: خانم خودت گفتی آب بخور.غروب آب خوردم الان شیر دارم....یاد لبهای تشنه علی اصغر افتادم...
لبهاش ترکیده بود....حسین...*
«علی لای لای علی لای لای»
همون روز دهم بود توی قبرش
دلم رو لای دستاش خاک کردم
همون جا با همین چادر سوخته
خون دست حسینو پاک کردم
همون روز دهم بود یادمه خب
همین که خیمه هامونو سوزوندن
سر قبرش براش مجلس گرفتم
با نیزه فاتحه واسش میخوندم
«علی لای لای علی لای لای ...»
تمیزش میکنم هستم به یادش
سرش خاکی و خونی و کبود بود
ببینین مادرای شام چی میگم
نمیگن مادرش مادر نبوده
بهم پیری زو درس داده داغت
همینجور سن روی سنم گذاشته
میپرسیدن زنای کوفه از هم
کدوم پیرزنه شیرخواره داره
*وقتی کاروان اربعین اومدن بنی اسدیا گفتن خانم ما همه رو شناختیم ولی اون پیرزنه اون کنیزه رو نشناختیم..گفت: خاک به دهنتون اون عروس مادرم ربابه اون از وقتی از اینجا رفتیم زیر سایه نرفته*
«علی لای لای علی لای لای..»
بغل میخواد اگه داره بیفته
دیدم بستن با معجر سرش رو
نمیذارن که نیزه اش رو بیارن
میترسم گم کنن آخر سرش رو
شب از نیمه گذشته دیر وقته
نبودش تارو پودم رو سوزونده
غروبی روی نیزه بود دیدم
نمیدونم الان دست کی مونده
برچسب ها
- حیدر خمسه
- آموزش مداحی
- دانلود مداحی
- متن روضه
- خمسه
- حاج حیدر خمسه
- شعر مذهبی
- دانلود روضه
- روضه حضرت علی اصغر
- روضه جانسوز
- روضه و توسل
- شعر روضه
- گریز روضه
- گریز مداحی
- متن شعر مداحی
- متن روضه با صوت
- متن روضه شب هفتم محرم
- متن روضه حضرت علی اصغر
- شعر شهادت حضرت علی اصغر
- متن روضه شب 7 محرم
- متن روضه مراسم شیر خوارگان
- حضرت علی اصغر امام حسین
- متن روضه حضرت رباب
- محرم 1403
- هفتم محرم 1403