نمایش جزئیات
روضه و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شب نهم_محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج عباس حیدرزاده

"اَلسّلامُ عَلیک أیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطِیعُ للّه وَلِرَسُولِهِ وَلاِءمِیرِالْمُؤمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ،یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبی بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ"
همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است
چرا که حضرت مشکل گشا اباالفضل است
دو دست داده به راه خدا و پس چه عجب
اگر که معنی دست خدا ابالفضل است
به جمله ،جمله ی یا کاشف الکروب قسم
که استجابت صدها دعا اباالفضل است
نمونه است اباالفضل در مسیر حسین
کسی که شد همه چیزش فدا اباالفضل است
از ابتدا به من آموخت مادرم تنها
دوای درد گرفتارها اباالفضل است
چه ترس دارد از آتش چه ترس از دوزخ
اگر شفاعت هر شیعه با اباالفضل است
خود امام زمان گفته است می آید
به مجلسی که در آن ذکر یا اباالفضل است
بگیر ذکر اباالفضل با امام زمان
ببین که بر لب صاحب عزا اباالفضل است
«یا اباالفضل، يا اباالفضل.»
تا نام پاک ساقی لب تشنه میبرم
بوی تو را به روضه ام احساس میکنم
اشکی که داده ای به دو دنیا نمی دهم
کی اعتنا به گوهر و الماس میکنم
دست بریده بود و علم بود و مشک بود
یه طرف دست بریده،مشک،علم،اما طرف دیگه
قدّ خمیده بود و حرم بود و اشک بود
همین که پرچمت افتاد خیمه غوغا شد
نبودی و سر یک گوشواره دعوا شد
تو رفتی و همه گفتن وای بر زینب
همین که پای عدو سمت خیمه ها وا شد
چهار هزار نفر تیر میزدن ای وای
*وقتی دستور دادن عباس رو تیر باران کنید چهار هزار تیر انداز تیر میزدن هدف یکی بود اونم بدن مقدس آقا اباالفضل *
چهار هزار نفر تیر میزدن ای وای
چقدر تیر سه پر نذر جسم سقا شد
پس از شهادت اکبر نه،ب عد قاسم نه ،
پس از تو بود که دیدن حسین تنها شد
*وقتی رسید کنار نهر علقمه یه نگاه کرد دید دستهاش رو بریدن فرقش رو عمود آهن زدن چشمش رو تیر زدن پاهاش رو قطع کردن، بدنش پر از نیزه و تیر تا این صحنه رو دید نوشتن " إنکَسَرَ ظَهرِي" آثار شکستگی در چهره ی امام حسین نمایان شد دیدن نشست روی زمین هی صدا میزنه "أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي وَ قَلَّت حِيلَتِي"*
باور نمی کنم دستات جدا شده
سقای من چرا فرقت دو تا شده
تو رو به حق حیدر کرّار
پاشو علم رو از زمین بردار
تا بچه هام نرن سر بازار
جواب زینب و خودت پاشو بده
از دم خیمه ها به اینجا زل زده
عباسم! اگر پاشی علی نمیمیره
رقیه ام بهانه میگیره
بعد تو میزنن دستاشون و طناب
زینب و میبرن تو مجلس شراب
طناب و دست بچه ها ای وای
خنده ی شمر بی حیا ای وای
سر من و تشت طلا ای وای
*آقا جانم میگن وقتی اومدصاحب إبْصارُ العَین نوشته لشگر فرار کرد حضرت فرمود: کجا فرار میکنید شما که عباسم و کشتید شما که دستهاش رو قطع کردید دیگه کجا فرار میکنید؟ میگم آقا جان تا آمدی لشگر فرار کرد اما وقتی خودت رو زمین افتادی کسی فرار نکرد همه اومدن دورت رو گرفتن ،یکی با نیزه میزد ،یکی با شمشیر میزد اون پیرمردهای ناتوان از دور عصا زنان اومدن جلو با عصا میزدن یه عده حسین رو با سنگ میزدن ...*
برچسب ها
- متن روضه
- شعر مذهبي
- روضه جانسوز
- روضه و توسل
- شعر روضه
- گريز روضه
- گريز مداحي
- متن شعر مداحي
- متن روضه شب نهم محرم
- متن روضه حضرت عباس
- متن روضه حضرت اباالفضل
- متن شعر شهادت حضرت عباس
- متن روضه حضرت قمر بنی هاشم
- متن روضه شب9 محرم
- متن روضه تاسوعا
- دانلود متن روضه
- دانلود متن مداحي
- آموزش مداحي
- حاج عباس حیدرزاده
- متن روضه های حاج عباس حیدرزاده
- محرم 1403
- شب تاسوعا محرم 1403