نمایش جزئیات
روضه و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شب دوم محرم۱۴۰۳به نفسِ سید رضا نریمانی

کاروان با وقار وارد شد
*یعنی چی با وقار،یعنی این طرف علی اکبره، اون طرف عباسه، همه ی جوونای بنی هاشم دور ناقه ها رو گرفتن..*
کاروان با وقار وارد شد
یار پیش نگار وارد شد
آینه با تمام آینه ها
بین گرد و غبار وارد شد
جان عالم به کربلا آمد
آب بر جویبار وارد شد
بر یمینش، زهیر زانو زد
و حبیب از یسار وارد شد
*بی بی جان، خیالت جمع باشه..*
آمده بر سر قرار اما
خواهرش بی قرار وارد شد
*همچین که گفت: همین جا خیمه ها رو بزنید. سوال کرد آقا، دید هرچی نهیب به اسب میزنه اسبش حرکت نمیکنه، سوال کرد اینجا کجاست؟ اسامی رو گفتن، قاضریه، نینوا، یکی یکی گفتن، یهو یکی از اون دور گفت: آقا! بهش کربلا هم میگن، یهو آقا همیجوری که افسار اسب رو گرفته بود یه آهی کشید..."اعوذ بالله من الکرب و البلا"آه حسین بند دل زینب رو پاره کرد..*
خواهر تک سوار در محمل
بین هجده سوار وارد شد
دختری نیز، با دو تا خلخال
با دو تا گوشوار وارد شد
روبرو نیز سی هزار نفر
لشکر نیزه دار وارد شد
چند روزی گذشت و در گودال
لاله در لاله زار وارد شد
شمر در قتلگاه وارد شد
بعد از آن یک سپاه وارد شد
گوییا ذبح اعظم شد
بدن شاه، نا منظم شد
نبرید و کمی اذیت کرد
تا که نای حسین هم کم شد
سر انگشترش که دعوا شد
همه ی قتلگاه درهم شد
همه را شمر زد کنار اما
چکمه اش توی پاش محکم شد
خم شد زلف را به چنگ گرفت
روی تل قد خواهری خم شد
شمر از قتلگاه خارج شد
دامنش، قرص ماه خارج شد
موقع رقص نیزه داران
دانه دانه سپاه خارج شد
*همه سرها رو به نیزه زدن..یکی یکی همهی غنیمتها رو جمع کردن ،خورجینها رو پر کردن، یکی هی میگه تو چی بردی؟ اون میگه من گوشواره دزدیدم..اون میگه من خلخال دزدیدم، یه نفرم یه گهواره دستش گرفته، یه نفرم یه سری تو خورچین پنهان کرده دیدن داره بدوبدو میره ،کجا میری؟؟ آی خولی نامرد..*
وقت آتش شده از نهاد حرم
دم واویلتا خارج شد
از دل خیمه با دوتا خلخال
دختری بی گناه خارج شد
این گذشت و رباب وارد شد
توی بزم شراب وارد شد
ای وای نگو اینجا
از من جدا میشی
من بی حسین میشم
تو سر جدا میشی
چند روز دیگه دنیا خراب میشه سرم
شهید میشی اینجا عزیز برادرم
شنیدم از مادرمون بی کفنی
بی کفن کرب و بلا جون منی
دلواپسم از اضطراب داره می گیره نفسم
دلواپسم یعنی به آخرین نفسهات می رسم
*اما اومد توگودال، دید یه صدایی میاد،صدا چقدر آشناست خدای من صدا کیه؟ چقدر این صدا آشناست برای زینب*
خدای من خدای من
عریانه بچه ی باحیای من
خدای من خدای من
سر بریدن بچه مو رو پاهای من
خدای من خدای من
*همه ی اینها یه طرف،اینا همه مال شب عاشوراست حالاروضه ی شب دوم فرق داره
همه رو یکی یکی پیاده کردند جوونای بنی هاشم دور ناقه های محارم امام حسین رو گرفتن ، چه خبره؟دخترای حسین،خواهرای حسین، محارم حسین، میخوان پیاده بشن
عباس داره میگه جوونا بدوید یکی داره رکاب میگیره، یکی داره دست زینبو میگیره، اما بمیرم برا اون لحظه و ساعتی که عصر یازدهم همه رو یکی یکی، علمدار حسین زینبه، یکی یکی علمداری کرد بچه ها رو بغل می کرد رو ناقه می گذاشت، برا همه رکاب کرد همه رو یکی یکی سوار کرد همه که تموم شدن یه مرتبه یه نگاهی دور و برش کرد. کسی نیست کمک زینب کنه یه نگاه کرد سمت علقمه، عباسم پاشو برا زینب رکاب بگیر، یه نگاه سمت گودال، حسینم! بیا برا زینب رکاب بگیر، ببین نامحرما دور زینبو گرفتن..ای حسین....*
برچسب ها
- سیدرضا نریمانی
- نریمانی
- آموزش مداحی
- دانلود مداحی
- متن شعر
- شعر مداحی
- اشعار مذهبی
- شعر و روضه ورود به کربلا
- مداحی رضانریمانی
- متن شعر شب دوم محرم
- شب دوم محرم
- ورودیه
- متن شعر برای روز دوم محرم
- متن شعر ورود کاروان امام حسین به کربلا
- ورود کاروان امام حسین به زمین کربلا
- متن روضه ورود کاروان امام حسین به کربلا
- متن ورود کاروان امام حسین به کربلا
- حاج سید رضا نریمانی
- شب دوم محرم 1402