نمایش جزئیات
مناجات و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۳به نفسِ سید رضا نریمانی

تا دلم از کرده های خویش نادم می شود
بیشتر از پیش چشمم گریه لازم می شود
اشک بال پر زدن در وادی معراج هاست
گریه کن در روضه جبریل عوالم می شود
*فکر نکنی این شبا فقط خودت داری گریه می کنی، الان در و دیوار این مکان هم گریه می کنن، الان همه ی عوالم دارن ناله می زنن ،منو تو نمیشنویم صدای ناله ها ی گریه کنا رو همه ی ملائکه دارن برا ابی عبدالله گریه می کنن..*
شمع باشی یا که پروانه چه فرقی می کند
سوخت هر کس که درونش عشق حاکم می شود
حسین جان!
هر که سنگ طعنه های خلق را تاب آورد
حتم دارم شیشه ام باشد مقاوم می شود
گر چه هی در می زنم کشکول من را پر نکن
دست سائل تا که خالی شد مزاحم می شود
*من اگه دستم پر بشه میرم آقا، یه کاری بکن من از در خونه ات رونده نشم.شب چهارم ماه،شب حضرت حره..منم امشب مثل حر اومدم*
این خرابت را بیا و لطف کن بیرون نکن
قول خواهد داد که یک روز سالم می شود
تا گناهی می کنم زهرا وساطت می کند
*نام مادر همه رو نجات میده، هر کی تو این عالم به جایی رسیده دعای مادر پشت سرش بوده..اصلا چی حر رو نجات داد کمکش کرد.حالا اونایی که مادراشون از دنیا رفتن خدا رحمتشون کنه، اونایی که مادر دارید قدر مادراتون رو بدونید برو محضر مادرت، مادر میشه برا من یه دعایی بکنی ،من بهتر برا ابی عبدالله گریه کنم ، بعد میبینی اشکت فرق میکنه.راه رو به ابی عبدالله بسته، چقدر اذیت کرد، آقا میرفت اینور، میومد جلوش میگفت آقا نمیشه اجازه بدم،گفت از اینور میرم گفت از اینورم نمیشه، مامورم و معذور ، باید شما رو همینجایی که هستی نگهت دارم
یه لحظه موقع نماز که شد صدای اذان علی اکبر که بلند شد آقا گفت: سرظهره، بذار نمازو بخونیم بعد باهم حرف می زنیم، به همه ی لشکریاش گفت که بیاین از مرکبا پایین، ابی عبدالله جلو ایستاد گفت آقا ما هم پشت سر شما نماز می خونیم ایستاد پشت سر ابی عبدالله نماز خوندن، تموم شد کار..نماز که تموم شدگفت آقا ببخشید منو بی ادبی هم میکنم مامورم و معذور، نمیتونم اجازه بدم همینجا باید بمونی لطف سیدالشهدا رو ببین، بادشمنش چجوری رفتار می کنه،همه ی مرکبای اینا رو آب داد.تا ابی عبدالله میومد اینور، میومد جلوش، گفت حر،مادرت به عزات بنشینه چرا اینجوری می کنی؟ همچین که گفت مادرت به عزات بنشینه یهو سرشوبلند کرد رو کرد به ابی عبدالله عرضه داشت آقا اگر کسی غیر شما این حرفو به من میزد عین همین جمله رو جوابش می دادم ولی چه کنم که مادر تو فاطمه ست نمیتونم به فاطمه حرفی بزنم..*
حسین جان!
تا گناهی می کنم زهرا وساطت می کند
پشت مادر طفل بازیگوش قایم می شود
آه ای ماه هزار و چند صد ساله بگو
سهم ما تا کی سیاهیِ مداوم می شود
هر زمان ناحیه می خوانم تصور می کنم
روح من تا کربلایش با تو عازم می شود
گریه تنها در میان روضه ی جدت حسین
اشک هرچه می دهی خرج مراسم می شود
لااقل این جسم عریان مانده را دفنش کنید
نامروتها کسی اینقدر ظالم می شود
برچسب ها
- سید رضا نریمانی
- نریمانی
- متن روضه
- شعر مذهبي
- روضه جانسوز
- روضه قتلگاه
- متن روضه امام حسين
- روضه و توسل
- شعر روضه
- گريز روضه
- گريز مداحي
- متن روضه شهادت امام حسين
- اباعبدالله الحسين
- متن شعر مداحي
- براي امام حسين
- متن روضه با صوت
- متن روضه شب دهم محرم
- دانلود صوت روضه
- متن شعر و روضه به همراه سبک
- آموزش مداحي
- حاج سیدرضا نریمانی