نمایش جزئیات
مناجات و توسل ویژهٔ روز عرفه اجرا شده به نفسِ استادحاج منصور ارضی

"لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک
لبیک یا حسین...یا داعی الله حسین..."
*برای اینکه روزا گرم بود، شبها حرکت میکردند، حضرت میفرمود: عباس جان، این بچهها اذیت نشن، گرما نسوزوندشون..*
این دختران من که بیابان ندیدهاند
در عمر خویش خار مغیلان ندیدهاند
مثل عمر رفتهٔ ما زود فرصت میرود
آخرین ثانیهها دارد به سرعت میرود
بندهات را رد کنی او با خجالت میرود
آبرویی که تو دادی با فضاحت میرود
آنکه بازی خورده از نفسش همی سرگشته است
آخرین مهمانیِ عاصی، خدا برگشته است
رحم کن بر حال این بیچارهٔ بحران زده
آمده با روسیاهی بندهٔ خسران زده
آنکه بر چشم خطاکارش نم باران زده
با پشیمانی سری هم خانهٔ سلطان زده
این فقیری را که میبینی کمی وامانده است
باز هم از کاروان حاجیان جا مانده است
عاشقان دنبال معشوقند هرجا رفتنهاند
اینجا همه پایین نشین تا عرش بالا رفتهاند
حاجیان لبیک گویان بین صحرا رفتهاند
خیمه خیمه در پی فرزند زهرا رفتهاند
از همه تنها تر آقاییست که آواره است
من به قربان دلش از دست من صد پاره است
دل اگر که بشکند دلبر سفارش میکند
هر که برتر بوده را بهتر سفارش میکند
کار اگر پیچیده شد مادر سفارش میکند
نوکر آلوده را حیدر سفارش میکند
زودتر با خاک نعلین علی پاکم کنید
من که مردم پیش آقای نجف خاکم کنید
«علی جانم...یا علی یا علی »
.
یا امیرالمومنین از دور از اینجا سلام
شعر ایوان طلای تو رسیده فیض عام
تا نجف شد آفتاب دین و دولت را مقام
خاک آن دارد شرف بر زمزم و بیت الحرام
هر کجا پروانه دور شمع باشد در بلاست
حسرت حج رفتهها امروز خاک کربلاست
من به رفتن تا حرم اصرار دارم یا حسین
زیر سقف قبهاش دیدار دارم با حسین
گر گنهکارم امان از نار دارم با حسین
هر کجا گفتم رقیه کار دارم با حسین
*حالا چی میخوای بگی؟..*
ناز دختر را فقط بابای دختر میکشد
موقع دلتنگیاش با سر به او سر میکشد
رفتن سر روی نی او را سر بازار برد
قوت پاهای او را زخم سنگ و خار برد
عمه او را تا خرابه دست بر دیوار برد
بوسه بر لبهای بابایش حسابی کار برد
گرچه بود این روزها تحت فشار و اضطراب
من بمیرم روز سختی داشت در بزم شراب
گفت راهم گرچه بر آن زجر بیآداب خورد
من به قربان سرت که روی شاخه تاب خورد
*آخه وقتی سر را آوردن کاملا فقط به شاخه زدن..*
لشکری با هلهله دورت شراب ناب خورد
سر جدا کردن ز یک پیکر سه ساعت آب خورد
*حسین ....باالحسین الهی العفو*