نمایش جزئیات

مناجات و توسل ویژهٔ روز عرفه اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی حمید عسکری

مناجات و توسل ویژهٔ روز عرفه اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی حمید عسکری

با دلی سوخته و کوه گناه 
به حریم تو پناهنده شدم 
تا که دیدم تو بغل وا کردی
از همه غیر تو دل کنده شدم 

سفره ای قدر گناهکاری خویش
رو به احسان تو انداخته ام
دامنم را بتکانم یعنی
هر چه داده‌ای همه را باخته ام 

*تو رو خدا غافل نشید راست راستی امروز حسین پای کار..*
 
بین اسما تو با یا ستار
روزگاریست که مانوس‌ترم 
هرچه دیدی ز همه پوشاندی
راه دادی که بیایم به حرم 

گشتم و هیچ کسی غیر خودت
بار افتاده من را نخرید
در رفاقت همه جا میارزد
منت مثل تو دلدار کشی
 
رسم این است که هرچیز شکست
 دیگر از قدر و بها می‌افتد 
در عوض تا که  دلی می‌شکند 
بین آغوش خدا می‌افتد 

صاحب سوز و مناجات یکیست
می‌زنم این در آن در چه کنم 
من هوایی خراسان شده‌ام
نگرانی محرم دارم 

دست بر دامن سلطان شده ام
دوستانم همه رفتند حرم 
عرفه کرب و بلا دیدنی است
 در سرازیری باب القبله
 گریه مادر ما دیدنی است 

«حسین حسین..»

مادری دست به پهلو آید
تا کنار تن عریان حسین 
بعد گودال به هم ریخته است
مثل گیسوی پریشان حسین

«حسین حسین..»

می‌زند ناله بنی چه کنم؟ 
بدنت هست سرت نیست حسین
نعل تازه چه سرت آورده 
بین صحرا اثرت نیست حسین 

هرکی حال روزتو بدونه گریه می‌کنه
مَردم اونه که برات زنونه گریه می‌کنه

از بعد گودال زینبت شبونه گریه میکنه
تا می‌بینه لباستو خونه گریه می‌کنه

 هر دفعه که دلم برات می‌گیره حسین
 میشینم نگاه به این لباس می‌کنم

 خواب می‌بینم همش دارم من داداش
 به شمر التماس می‌کنم

 خواهش می‌کنم برید کنار
 که من خودم خاکش می‌کنم 

*الهی به آبروی اون آقایی که امروز یه جوری گریه می‌کرد که روایت میگه اشکاش خیلی میومد عجب اشک ریختی امروزآقا جان به حق آقایی که دیروز راه افتاد رفت کربلا رفقا بدونید دعای عرفه شصت هجری نبودها این هرسال میگم سالها قبل عاشورا بود روز یوم التربیه روز هشت ذی الحجه آقاتون راه افتاد رفت کربلا چقدر نامه همراه ابی عبدالله بود حسین بیا آقا ولی یه حرفی مسلم زد صدا زد..*

 حسین! 
 تا که خاکی نشده معجر زینب برگرد