نمایش جزئیات
روضه و توسل ویژهٔ روز عرفه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی

ای امیرِ عرفه ،دست من و دامانت
جان به قربانِ تو و گردشِ آن چشمانت
ای امیرِ عرفه ،حالِ مناجات بده
بر گدایِ حَرَمت ،وقت ملاقات بده
دل بیتاب مرا با نگهی تاب بده
ای امیرِ عرفه، دیدهٔ پر آب بده
ای امیرِ عرفه، بر سرِ راهت گردم
گر بیائی به خدا، دورِ سرت میگردم
ای امیرِ عرفه، تنگ غروب است بیا
سر زدن بر فقرا ،سرزده خوب است بیا
ای امیرِ عرفه ،حامیِ زهرا برگرد
جانِ زهرا ،دگر از خیمهٔ صحرا برگرد
ای امیرِ عرفه بر رخ من خنده بزن
جانِ زینب، بده روزِ عرفه پاسخِ من آقا جان
ای امیر عرفه، روح مناجات تویی
مشعر و سعی و صفا مروه و میقات تویی
ای امیرعرفه، ناز نکن چهره نما
از پس پنجره باز نکن چهره نما
ای امیر عرفه! ذکر مدام است بیا
کار این عاشق دلخسته تمام است بیا
«یا صاحب الزمان یا صاحب الزمان »
ای امیر عرفه دیدن رویت عشق است
بودن امشب به خدا بر سر کویت عشق است
ای امیرِ عرفه، فیض دمَت را قربان
دلِ دریایی لبریزِ غمت را قربان
ای امیر عرفه، در عرفاتی امروز
یا لبِ علقمه ی شاهِ فراتی امروز
ای امیر عرفه هیئت ما نیز بیا
روضهٔ تشنه لبی کُشته کنار دریا
ای امیرِ عرفه، جانِ گل یاس بیا
قدمی رنجه نما روضهٔ عباس بیا
ای امیر عرفه شرح بده خود بر من
سرِ عبّاس کجا ؟ضربِ عمودِ آهن
*چنان عمود و بالا برد با تمام زور و بازوش پایین آورد. تن پاک و نورانیِ پسر امیرالمؤمنین با صورت روی زمین افتاد. ای وای.. هر کی میخواد بلند بشه با کمک دست بلند میشه. وقتی فهمید زهرا بالا سرشه روی خاکها غلت میزد..ای مادر ای مادر.. سری که شکسته من نمیدونم چطور سر نیزه زدن آنقدر که از روزی نیزه با سر افتاد با زلفاش به گردن اسب بستن قربون زلفای خونیت آقا جان...تکیه گاهِ حسینِ.. امروز روز مُسلمه اما دلهای ما علقمه هست..وقتی داشت دعای عرفه میخوند تکیه اش به شونهٔ عباس بود این دعای که تو میخونی حسین ایستاده خوند یه دستش روشونهٔ عباس ،یه دستش روبه آسمان ،خدا...بچه ها دورش ایستادن چند فراز که میگذره نگاه به صورت بابا میکنند تا حالا ندیدند اینطور حسین گریه کنه. میگه حسین دیگه اینطوری گریه نکرد تا کنار بدن علی اکبر.. دیدن آقا داره فریاد میزنه: "ولدي ولدي.." اونایی که مُحرِم میشن یه دونه به صورتت میزنی باید بری تاوانشُ بدی باید ذبح کنی گوسفندی و..یه دونه موهات کنده بشه باید بری جریمه اش بدی چون مُحْرمی ..به خدا اگه کسی محرم نباشه تو عرفات بشینه بفهمه مُیکشه خودشو ..آه جوانش گذاشت بدن پاره پاره یه زخم تو دست و پای بچه ات میبینی بیچاره میشی ..بدن یکی دوتا زخم نداره حسینم نگفتن ارباً اربا.. علی اکبر و گفتن بدن اربا اربا شد.. صورت و گرفتن تو صورتش میگن هفت تا ناله زد گفت جان بابا "ولدی ولدی.. یاعلي عَلئ الدُّنیا بَعدَک العَفٰا بعد تو اف بر این دنیا و زندگانی دنیا..