نمایش جزئیات
مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده #شب_اول_محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج محمد رضا طاهری

باز این چه شورش است و چه ماتم شروع شد
آقا بیا که ماه محرم شروع شد
* اون قدر دلهره داشتم شب اولو ببینم. بازم بدست مادرت زهرا انتخاب شدم اومدم تو روضه...*
لطف دعای توست اگر دم گرفته ایم
قد قامت الحسین در عالم شروع شد
ما آمدیم دربدر جدتان شویم
باز اعتکاف ده شبه غم شروع شد
*از امام صادق علیه السلام سوال کرد گفت: آقاجان! اگه کسی از دنیا بره یا کشته بشه وقتی که بمیره تازه براش نوحه میکنن، شما ده روز جلوتر...؟ آقا فرمود: چه حرفیه میزنی؟ شب اول محرم پیراهن جد غریب ما رو، پیراهنی که پاره پاره ست. یه جای سالم نداره ملائکه از عرش آویزان میکنن این پیراهن رو. ما با چشم دل نه، با چشم بصر می بینیم و گریه می کنیم. اگر می بینی شب اول محرم خدا بهت رزق اشک داده، انگار توأم داری با چشم دل می بینی. حضرت فرمود: ما با چشم بصر نه، با چشم دل می بینیم. برا اینه که یه عده ای ایراد میگیرن. هنو عاشورا نشده چه خبره؟ این ولوله ای که میفته تو این دل ها. از همون اولی که میخوای پیراهن مشکی تنت کنی ها! از همون اول بگی، "باذن الله و اذن رسوله و اذن امیرالمومنین و اذن اُمُّکَ فاطمه..."*
آقاجان...!
ما از نبودنت به خدا شِکْوه می کنیم
اصلا نبود توست که ماتم شروع شد
آقا بیا که گریه تو شور می دهد
*وقتی می بینی یهو تو جلسه یه ولوله ای میشه، بدون که آقات امام زمان عج اومده کنارت داره گریه میکنه...*
آقا بیا که گریه تو شور می دهد
وقتی زمان بارش چشمم شروع شد
ما گریه می کنیم تو تطهیرمان کنی
با گریه بود توبه آدم شروع شد
*این همه سال گریه میکرد آدم، اما گریه اش این جهتی نبود. گریه میکرد، طلب توبه داشت اما خبری نمی شد. تا جبرئیل نازل شد، آدم! میخوای خدا توبه ات رو قبول کنه؟ چرا که نه؟ سال هاست دارم گریه میکنم التماس میکنم. اینطوری که من میگم خدا رو قسم بده،" یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی ، یا فاطر بحق فاطمه، یا محسن بحق الحسن." تا اینجا هی آدم تکرار میکنه، دلش داره روشن میشه، نورانی میشه. تا رسید به این"یا قدیم الاحسان بحق الحسین" یه مرتبه دلش زیر و رو شد. صدا زد جبرئیل این چه اسمی بود انگار دلمو پاره پاره کردن گفت: برات میگم. اصلا اومدم اینجا برات روضه بخونم. این پسر پیامبر آخرالزمان حسینه. یه روز با زن و بچه دعوتش میکنن. اگه قرار بود شعری اونجا آدم بخونه حتما اینو میگفت. اما...*
« از آب هم مضایقه کردند کوفیان...»
قدری بیا ورق بزن آقا لهوف را
آتش بزن دل همه را غم شروع شد
روضه بخوان که قصه بیچارگی ماست
با روضه های بردن خاتم شروع شد
بی اختیار از غم او آه می کشیم
* آه می کشیم برا کِی؟ برا چه موقع...؟ *
وقتی که غارت تن دَرهم شروع شد
این روضه ها مقدمهٔ داغ کربلاست
زینب، تمام زندگی اش روی نیزه هاست